هنوز چند
دقیقه ای
نیست که بابا و مامان رفتن اما به اندازه یه دنیا دلم تنگشون شد. الانه که
یکی پخ کنه، من گریه میکنم.
بابا و
مامان من مثل
format کامپیوتر می مونن. وقتی میان همه چیز رو از روحیه گرفته تا امور
خونه شاد و مرتب و منظم میکنن و می رن. چقدر دوسشون دارم خدایا. هیچ وقت
ازم نگیرشون..... دلم گرفته. برای صدای مامانم و "دخترم دخترم" گفتنای
بابا.
دوستتون
دارم. خدا به
همراتون.
بعدا نوشت: کاش
همسری خونه بود چون دلم هم برا اونم تنگ شده....