از همه‌ی دوستای خوب و مهربونم که قدر رنجه فرمودن و اومدن اینجا ما رو با تبریکات خودشون خوشحال کردن ممنونم. خیلی خیلی ممنونم. براتون بهترین‌ها رو آرزو میکنم. باشه تا محبت‌هاتونو جبران کنیم.
واقعا زندگی مشترک اینقدر بی ارزشه که بخوای به خاطر تنها تفاوت عقاید بهم بزنیش؟
چقدر بعضی آدما خامند.
چند روزه برای یکی از دوست و فامیلی که منو همسرم خیلی دوسشون داریم، مشکلی پیش اومده و می خوان از هم جدا شن اونم بعد 5 سال زندگی مشترک.
حرصم در اومده. سحر یه 6 سالی از من بزرگتره و من باهاش خیلی صمیمی‌ام. اما این همه مدت که من میشناختمش اصلا فکر نمی کردم اینقدر عین بچه‌ها رفتار کنه و واقعا گاهی از رفتاراش تعجب میکنم. خوب همسرش اومده میگه من دلم می خواد مشروب بخورم، اینم میگه من با مشروب مخالفم. میگم عزیزم کسی که مشروب بخوره و بدمستی کنه، آره، تو حق داری. اما همسرت رو که میشناسی. خیلی بچه‌ی خوبیه. حالا می خواد یه لبی تر کنه. به خدا به پیر به پیغمبر هیـــــــــــــــــــــچ اتفاقی نمی افته. اون که نمیگه تو هم بیا بخور میگه من میخوام خودم گاهی تو خونه بخورم و بدم میاد از اینکه همسرم خونه نیست دزدکی بخورم. اما این خانم حاضر به قبول نیست. همین بهانه‌ای شده برای دامن زدن به سایر مسائل زندگیشون. هر چی بی ربط و با ربط اومده وسط و تبدیل به مشکل شده. نمی دونم کی بیشتر مقصره این وسط، تنها چیزی که میدونم اینه که دلم نمی خواد زندگیشون بهم بخوره. شاید از دید من که این مسائل برام مهم نیست، سحر داره بیخودی گیر میده. اما از دید خانواده‌ی سحر که با این عقاید بزرگ شدن، اصلا قابل قبول نیست و جالبه که حتی اصرار دارن که جدایی صورت بگیره.
کی می خوایم دست از تعصبمون برداریم، کی میخوایم دست از تحمیل کردن عقایدمون برداریم. سحر مدام به من اس ام اس میده دیگه نمی خوام باهاش زندگی کنم، 1 ساعت بعد بهم اس ام اس میده که من دوسش دارم. خوب به نظر شما من این وسط چی کاره‌ام؟ چرا به من میگی؟ بهش گفتم برو بخاطر اون عشقی که بهم دارین، فقط و فقط یه لحظه تعصب رو بذار کنار. فقط "یه لحظه" بذارش کنار و به حرفاش گوش کن. تو عقاید خودت رو داشته باش و اونم عقاید خودش رو. میبینم که ازم ناراحت میشه و جوابمو نمیده. عین بچه‌های 2 ساله.
پدر شوهر من آدم معتقدیه و فکر می کردم که وقتی به مراسم عقد من و همسرم بیاد خیلی ناراحت میشه. اما دیدم که نه، در مراسم مختلط ما بهترین لباسشو پوشید و رقصید و گذاشت بچه هاش هم شاد باشن. همیشه هم وقتی منو میبینه میگه که اونجا هیچ مرزی ندیدم که مرد و زن رو از هم جدا کنه. همه با هم شادی میکردن و هیچ زنی به خاطر زن بودنش، خودش رو پنهان نمی کرد. میگفت: از این همه شادی بی ریا لذت بردم و خودم هم شاد شدم. چه قدر دلم می خواست همون جا پدر همسرم رو بغلش کنم و ببوسم. مردی که 50 سال با عقاید خودش زندگی کرد اما بی تعصب و به راحتی جمع ما رو پذیرفت.
لعنت به این تعصبای بیجا. من نمی گم که مشروبات الکلی خوردن خوبه یا بد. من می گم هر چیزی افراط و تفریطش خوب نیست. افراط، بی بندو باری میاره و تفریط، تعصب به دنبال داره. بازهم سحره که داره زنگ میزنه. برم ببینم چی میگه فقط دیگه میخوام سکوت کنم و حرفی نزنم. همین....
سلام
هر طرفی که باشه ویرانگره .
متاسفانه قدر زندگی رو نمیدونن آخه این مسائل که دیگه دعوا نداره .
تعصب
بله تعصب چه این وری چه اونوری کلا چیز مزخرفیه. چه واژه‌ی جالبی شما بکار بردی "ویرانگره"
ممنون از شما....
سلام دوستم، ممنونم عزیزم، درکت می کنم! می دونی ماها گربه رو دم حجله نکشتیم، جدی می گم، قبل از ازدواج به این حرفا می خندیدم، اما الان می بینم حقییقت داره، امیدوارم همیشه در کنار همسرت زندگی شادی داشته باشی، این دعوا ها نمک زندگیه!
:)) راس میگی. واقعا نمک زندگیه.از قدیم گفتن زن و شوهر دعوا کنن و ابلهان باور کنن.
ممنون عزیزم که سر زدی.
راستی منم لینکوندمت!
ممنون عزیزم. خوشحال شدم که باهات آشنا شدم.
همیشه بهت سر می زنم.
سلام چه بد حالا خوبه بهش گفته دزدکی این کارو انجام نداده..اما کمی بهش حق بده اون خانوم میترسه..ولی بعد این همه سال زندگی بایدشوهرشو شناخته باشه ..و این همه جنجال نکنه..حرص نخور خوشگلم اونا بعد خوب میشن باهم..
سلام سهره‌ی عزیزم. الهی فدات شم. خوبی؟
عزیزم به نظر من ترس نداره اما حق هم نمی دم به اون آقا که زندگیشو به این خاطر خراب کنه. به نظر من مشکلشون ریشه‌ای تر از این حرفاست که باید بررسی بشه.
مرسی قربونت برم که بهم سر میزنی همیشه. دوستت دارم.
من با سحر موافق ترم ... درسته هرچیزی به جای خود و هرکسی حریم شخصی خودشو داره ... ولی چیزی مثل مشروب اگر قبحش بریزه دائم الخمری در پی داره و بی بند و باری هرچند که طرف هم بچه خوبی باشه !!!
به نظر من شوهرش باید به احترام علاقه اشون کوتاه بیاد و حالا لبی تر نکنه !!!
یه سری چیزا مثل دخانیات و الکل زندگی برانداز هستن حتی اگر تفننی باشن .. تفننی نمی مونن ! تجربه اینو ثابت کرده ...
حد اقل توی ایران فرهنگ طرز مصرف به جا و به قاعده الکل و مشروب آموزش داده نشده ...
حق بده که اینجا ایران است و همه یا از این طرف بوم میوفتن یا اونطرفش !
درست که از یه جایی باید این فرهنگ درست بشه اما مطمئننا به خاطر دین و شریعت و ایرانی بودن درست نخواهد شد و یه افراطی توش هست .. حداقل حالاحالاها درست نمیشه .
اگر اون آقا نمی خواد از مشروب خوری تفننی اش کوتاه بیاد پس زندگیشو داره فدای الکل می کنه !
من هم موافقم که هر چیزی و هرکاری اگر قبحش بریزه بده. حتی سیگار کشیدن. و با این قسمت حرفت که میگی اینجا ایرانه و فرهنگش آموزش داده نشده هم موافقم. خیلی از افراد به خاطر محدودیت‌های زیادی که از جامعه و مردمش، بهشون تحمیل شده وقتی یهو یه آزادی کوچیک بدست میارن، خودشونو خفه میکنن.
خودم هم به اون آقا حق نمی دم که زندگیشو به خاطر این چیزا خراب کنه. ولی هر کس که مشروب می خوره لزوما هم آدم قبیحی نیست. به هر حال طرفین باید با هم راه بیان. نه زیادی محدودیت در هر زمینه‌ای برای هم درست کنن و نه زیاده روی کنن.
ممنون از حضورت عزیزم. خوش اومدی : *
سلام وبلاگتونو خوندم خیلی جالبه اگه با تبادل لینک موافقید بهم خبر بدید
سلام عزیزم. خوش اومدی و خوشحالم که اومدی. نتونستم وارد وبلاگتون بشم. security warning میزنه. دارم درستش میکنم.
یسلام دوست خوب و عزیز
راستش این مسائل باید بین زن و مرد حل و فصل بشه.
احترام به عقاید هم دیگه خیلی مهمه ولی این احترام گذاشتن باید دو طرفه باشه.
اگر زن احترام میزاره. مرد هم باید همین کار رو بکنه و یا بلعکس.
اینا اگر الان مشکلشون رو با هم حل و فصل نکنن در آینده به تقابل و لجبازی کشیده میشه.
و از اینکه به فکر و نگران دوست هستی خیلی با ارزشه.
و اینکه دختر و پسرها قبل از ازدواج باید در مورد این مسائل حرف بزنن نه اینکه تو باید به من و خانوادم احترام بزاری ومن هم همینطور. خب احترام گذاشتن که نیاز به گفتن نداره. معلومه که باید به هم احترام گذاشت. بیائید از اختلاف فرهنگها و شخصیتهای هم حرف بزنید و نقاط مسئله ساز رو پیدا کنید.
بیائید نوع نگرش خودتون رو به همه چیز بگید. نه هزار و یک حرف بی مورد رایج.
کاملا درست میگی دوست عزیزم. این که میگی احترام باید ۲ طرفه باشه واقعا مهمه.خودم قبل از ازدواجم با همسرم خیلی در مورد این اختلافات فرهنگی باهم صحبت کردیم و به قول شما همه چیز رو بین همدیگه حل و فصل کردیمو به یک نتیجه‌ی واحد رسیدیم،که بعداً دچار مشکل نشیم.
احترام به عقاید همدیگر توی زندگی مشترک خیلی خیلی با ارزشه.
ممنون که بهم سر زدین.
سلام
اول اینکه من به چیزی بعنوان قبح اعتقاد ندارم.
دوم اینکه نمیشه رو رابطه ها اینجوری نظر داد شاید شما خیلی چیزایه دیگر رو نمیدونین.
سوم اینکه ادما موجودات پیچیده ای هستند درک اینکه واقعا چرا یه تصمیم رو میگیرن سخته ولی از نظر من یه زوج اگه یکی دو سال پشت سر هم با هم مشکله دارند بهتره تمومش کنن.
شاید کار راحتی نیست ولی کلی از لحاظ های مختلف راحت میشن.
بله من هم معتقدم که لوایای پنهانی در رابطه‌ی دو نفر هست که ماهایی که در رابطه‌شون نیستیم نمی بینیم . درک نمی کنیم. هزاران دلیل میتونه داشته باشه که به اینجا رسیده. عدم رضایت زناشویی از همدیگر، عدم احترام به همدیگه، یا خیلی چیزای دیگه زوجین رو بی تاب و کم طاقت میکنه که باعث میشه که با کوچکترین تلنگری مثل همین دلیل کوچیک، منفجر شن.
از اینکه نظرتونو گفتین ممنونم. سر میزنم بهتون.
خانومی که گفتی مشروب و دخانیات خانمان بر اندازن، اینها به تنهایی خانمان بر انداز نیستند، تلزه هر چند وقت یک بار برای دور هم بودن و خوش بودن بد نیست، اونی که خانمان بر اندازه "اعتیاده"، اعتیاد به هر چی، مواد مخدر، مشروب (سیگار به نظر من ار این قاعده مستثناست و در رده چایی و قهوه قرار می گیره) اینترنت، هوسبازی، پرخوری، سجاده آب کشی... و اونچه که بیشتر از همه خانمان بر انداز که چه عرض کنم، انسان برانداز و ایرانی بر اندازه، این دین عربهای جاهلی هست که وارد تمام زوایای رندگیمون شده، و از روزی که وارد شده ایرانی یک روز خوش ندیده. با عرض معذرت از همه کسانی که به این دین اعتقاد دارند.
لازم نیست عذر خواهی کنی عزیزم. نظر شما کاملاْ محترمه .