با ملاطفت بخوانید.

سلام. اول از همه این دوست جونای خودم بیان یه طرف. آهــــــــــــان حالا شد. 


روی صحبتم با اونایی که فکر می کنند خیلی می‌دونند ولی هیچی نمی دونن(آنکس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند)، به شمایی که میای اینجا رو می خونی و یه "نظر" که زیبنده‌ی خودتونه اینجا میذاری،می خوام بگم که من جعبه‌ی نظراتم رو باز گذاشتم چون بر خلاف شما و امثال شما به آزادی بیان معتقدم. شمایی که عادت کردی چندین سال همه مثل شما فکر کنند و مثل شما حرف بزنند چه طور طاقت نداری که کسی بر خلاف عقایدت حرفی بزنه. شما هم بیا و آنچه که فکر میکنی درسته بنویس. چرا توهین میکنی. هیچ میدونی که آدمایی که ضعیفند و حرفی برای گفتن ندارند با توهین و خشم خودشونو اثبات میکنن؟ بیا مثل تموم کسایی که با حرف من معتقدن یا مخالفن، مثل یه انسان متمدن حرفتو بزن. از همین جا میگم، متاسفم برای کسایی که نوشته‌ی من رو راهی میدونند برای به انحراف کشیدن عقاید مردم. شما نوشتی که این پست من در واقع نشون میده که مشروبات الکلی هیچم بد نیست. بله الانشم میگم بد نیست. اما من این رو هم گفتم که افراط در هر چیزی بی بند و باری و اعتیاد میاره. شمایی که این همه ادعا داری، چی داری برای گفتن جز دشنام دادن و توهین کردن به عقاید مردم. نظرت رو حذف کردم تا یاد بگیری هر حرف مخالفی که داری، باید مثل آدم بیان کنی. بدون کوچکترین توهینی. در ضمن با اسم و آدرس بیا تا بیشتر با هم آشنا شیم. یاد بگیریم که حداقل توی یه وبلاگ باهم ستیز نکنیم و تحمل شنیدن عقاید مخالف اما محترمانه هم رو داشته باشیم.


معذرت میخوام از تمام عزیزانم. لحن این پست شاید یه کمی خشن باشه اما من اصلا عصبانی نیستم.


نظرات 8 + ارسال نظر
سهره پنج‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 18:37

سلام جونم اومدم یه سلامی به ابجیم بگم خوبی خانوم. گلم ناراحت نباش عزیزم..درک نکرده مطلبتو..یه ادم بیکار بوده لابد.متاسفم براش عقاید هرکسی مال خودشه مردم خودشون میدونند و دیگه یاد گرفتن چی بد و چی خوبه بسسسسسسه دیگه یاد گرفتن از این مدل ادما بسهههه..شاد باشی و روز تعطیل خوبی در انتظارت صبای سهره

سلام سهره‌ی عزیزم. خوبی؟ نه من خودمو به خاطر این آدما ناراحت نمی کنم، فقط خواستم بهش بگم که از این به بعد خواست کامنت بذاره مثل آدم بذاره D:
ممنون عزیز دلم که سر زدی بهم که خوچحالم کردی گلم. مبینای نازنین رو سلام برسون برای شما هم بهترینها رو آرزو دارم.
میبوووووووووسمت : *

اسپریچو پنج‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 18:49 http://esperichoo.wordpress.com

صبا گلم، غمت نبینم! کی بهت توهین کرده عزیزم؟ بگو حالشو در جا می گیرم، عکس بده جنازه تحویل بگیر!
ولی عزیزم من اگه جات بودم کامنتشو پاک نمی کردم، همون زیر همینایی ک نوشتی براش می نوشتم که طرف خجالت بکشه، البته اینجا خونه خودته و تصمیم با خودته گلم. خون خودتو برای این توهین کنندگان بی هویت (همشون نا شناس می آن دقت کردی؟) کثیف نکن. می بوسمت

یه آدم بیکار بود عزیزم. ارزش نداره دستت به خون آلوده شه قربونت برم :)) حداقل آدم می خواد کسی رو بکشهُ ارزش کشتن داشته باشه D:
نمیشد کامنتشو بذارم،حرفای ناجوری زده بود (رکیک) اینجا خانواده زندگی میکنه زشت بود :))
آره دیگه جرات ندارن که اسم و آدرس بذارن، خودشونم می دونن چه قدر بی ادبند.
ممنونم عزیزم که اومدی. همیشه بیا که با اومدنت شادم میکنی.

باران جمعه 14 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:14 http://bojd.blogfa.com

سلام
خودتو ناراحت نکن اربابای زر و زورشان تو خیابونا به مردم توهین میکنن و خود بی ظرفیتشان در فضای مجازی.
اصلاً انگاری زندگیشان به زشتی و پلیدی گره خورده .
عقل هم ندارند که بابا اگه این روش ها جواب میداد که بعد 31 سال چرا همه از همه چی زده شدن.
برای شما و خانواده گرامی آرزوی خوشبختی دارم

سلام دوست عزیز.ممنون که قدم رنجه کردین و اومدین.
هیچ وقت و در هیچ جایی حریم خصوصی برای این افراد معنایی نداره،
نه ناراحت نمیشم. ارزش ناراحتی رو ندارند. فقط خواستم بهشون خاطرنشان کنم.
با آرزوی موفقیت برای شما...

mini O mamai جمعه 14 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 17:08

DOOOSET DARIM MANO MINI GHADE SATAREHA va asemona GHorobe jomaat ghashng bashe golam

ممنون عزیزان دلم. منم شما رو یه دنیادوست دارم. شب و روزتون خوش...

آبجی لیلا شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 07:30 http://http://noghtekhan.blogfa.com/

سلامممممممممممممممممم
سلام اجو صبایی
ببخشیندااا
صبح زیباتون بخیرو شادی و نور
کی بگو کی فقط بگو کی ؟ اجومو ناناحن کرده تا همین الان جسد تحویل بدم .......
الهی
پیش می اد گلم خودشم می دونسته که حرفاش یه اشکالای توش هست که ادرسه وبشو نذاشته هر چند که من نمی دونم چی فته که اجومو ناناحن کرده ولی به هر حال
همیشه هستن ادمایی که ....
اخه جوجه ای که 15 اسفند شده 2 ذوزش که نباید خودشو ناناحن کنه که ؟؟؟؟
واسه دوستت سحر جانم ارزویه خوشبختی می کنم.
تو این جور مواقع نمی شه اصلا هیچ حرفی زد
چون هر کسی عقاید خاصه خودشو داره و باید احترام گذاشت.
و با حرفتم گلم در مورد احترام به عقاید دیگران و همزیستی مسالمت آمیز در کنار هم با حفظ تمامه احتراما و حریم ها موافقه موافقم.
از مارک چسبوندن و توهین کردنو ... متنفرم متنفر
چیزی که تو این روزو روزگار جامعه ما زیاد شده ...
می بوسمت گلم
جاری باشی
ان شالله مشکل سحر جان و همسرشم به زودی هر چی هست ختم بخیر بشه
ولی این دعوایه زن و شوهری هیچ قائده و قانونی نداره...
یه احظه می خوای سر به تنه طرف نباشه لحظه بعدش خدایه ناکرده یکی حرفه بی ربط به شوهرت بزنه می خوای کلشو بکنی...
ان شالله که خیره

مواظبه خودت باشیا
جوجه 2 روزه خیلی احتیاج به مراقبت داره هاااااااااااا

سلاااااااااااااام :))
آخ جون الان دوروزمه؟
نبودی؟ کجا بودی؟ دلم برات تنگ شده بود.
آره عزیزم هیچ قائده و قانونی وجود نداره دعوای زن و شوهرا.
ولی حیف اون همه عشق.
برات پیغام گذاشتم تو وبلاگت. هر موقع دوس داشتی هم ایمیل بده.
راستی واقعا "جسد تح.ویل میدی"؟؟؟ خطرناک شدی لیلااااااا :))

آفرینش شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:04

سلام خانمی ( بوس بوسی )
خودتو ناراحت این جک و جونورا نکن عزیزمممممم

سلاااااااااااااااااااااااااااام دوست جون. خوبی؟ مرسی عزیزم. نه من ناراحت نشدم. گفتم نیاد یه وقت دوستامو ناراحت کنه.
راستی برات کامنت گذاشتم اینگار بهت نرسیده. دوباره بهت سر میزنم.
هزاتا بوووووووووس

آفرینش شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:46

مرسی عزیزم از کامنتت .
می خوای ابروم بره ؟ اون عکس رو بذارم خودتم دیگه سراغم نمیای

دیگه از من که بدتر نیستی که. شرط میبندم. :))

آبجی لیلا شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:16

لام روده جونی
ای الهی هر چی بلا ملا داری می سره اجو لیلات بخوره درست گفتم .
بابا ما 4 سال شمال بودیما
بزار یه چن تا کلمش یادم بیاد
اهان چوچک
مرغانه
ایست کن
البته شاید ایست کن گرگانی باشه...
هیی جوونی
عجب لای لایشم که دیگه حرف نداشت
شهرام بیکار
عجب لای لای
زن خولستی چی کار
عجبلای لای
شهرام ژل سر عجب لای لای
دیپلم بیکار یعجب لای لای
لالالای لای لای
دیدی منم بلد بیدم
ای وای جوجه دو روزه من ای الهی قربونه اون نوکه طلایت برم خوبی گلم
من اومدم ولی نبودی

همینجوری گذاشتم هر مقع اومدی یه ندایی بده من هستم.....
وای بیا بیا یه بوسه نازت بکنم
البته اقایه شوشو همیشه می گه بوسه ابدار من بدم یم اد نی نی گولولویی بهش می گم نه دوس ندارم بو.سه ناز واسه دختر ناز
اخه من نی نیشم اون بابایه منه
البته خیلی وقته ها
الان 7-8 ساله قراره زن بگیره من و از پرورشگاه بر داره ببرع خونه خودمون
چون بابام نمی تونست من و پیشه خودش نگه داره مجبور بود منو بفرسته پرورشگاه
البتهخ اون موقع پرورشگاه همون خوابگاهمون بود
تازه از همون اول اول قل داده بود من و بفرسته مهد کودک ولی پول نداشت
به خاطر همین من هنوز بی سوادمو هیچی بلد نیستم حتی یه شعر کوچولو
نمی دونم کی بابام پولدار می شه کی من و می فرسته مهد کودک کی برام مامان می خره کی من و می بره پیشه خودش
تازشم گفته بود واسم یه دامن قر قری صورتی با یه کفش سفیده خوشگل تق تقی با یه کیفه صورتی بار بی بخره هنوز ÷ول نداره بخره واسم
دیدی من چقد به عنوان یه نی نی کوچولو قصه تو دارم.....

:)) ای خدا خفه‌ات نکنه... پس شمال هم بودی! اون شعرت که دیگه خدا بوود "عجب لای لای" :))
پس مهد کودک نرفتی؟ بیسواتی؟
معلومه کودک درونت خیلی فعاله‌ها. من که از کودک درون فقط دیدن "فتیله جمعه تعطیله" رو دارم. خیلی خداییش برنامه‌ی جالبیه.
راستی اشکال نداره،آریا هم برای من کفش تق تقی و دامن چین چینی نخریده، اما یه قلبی داره، قد یه دنیا. این از همه چی بیشتر می ارزه. میدونم شهرام شما هم دریادله. همیشه دعا میکنم که شاد باشی و بخندی. میرم yahoo messanger. f........ بوووووس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد