تاخیر نوشت!

خوب راستش خیلی این روزا گرفتارم. البته شاید گرفتار واژه جالبی نباشه. پس از اول شروع میکنم:

سلام. راستش این روزا خیلی سرم شلوغه. یه سری کارای دانشگاه و کارای خونه. دیگه داریم برای عید آماده میشیم. من عاشق شبای عیدم. یه حس و حال دیگه‌ای داره در کنار خانواده بودن. برای همین از خدا میخوام که همه مریضا رو شفا بده و زندانیهای بیگناه آزاد شن و خلاصه هرکسی که دور از خانواده است به آغوش خانواده‌اش برگرده.

امسال سال پر ماجرایی برام بود. خیلی چیزای جالبی یاد گرفتم. خیلی چیزای جالبی بدست آوردم. چقدر هم زود گذشت. گاهی اوقات آدم برای به دست آوردن چیزایی که انتظارشو نداره، خیلی نا امیده. اما من دیگه نا‌امید نیستم. شکر خدا امسال تونستیم یه خونه ی نقلی بامزه بخریم. این برای من شیرین ترین خاطره از سال 88 هستش، این در شرایطی بود که اصلا فکر خرید خونه در مخیله‌ی من و آقاهه نمی‌گنجید. برای همینه که میگم دیگه ناامید نیستم. اینقدر حرفام تو ذهنم رژه میرن که براتون بنویسم و آنقدر ذهنم زودتر از دستام حرکت میکنه که نمیتونم بین جملاتم رابطه برقرار کنم. فقط به طرز شگفت انگیزی ذوق زده هستم. عین بچه‌هایی که برای شب عیدشون، لباس نو میخرن و ذوق میکنن. منم مثل اونام. چون به تموم داشته هام می نازم. حتی به خودم هم مینازم، چون قابلیت تغییر رو دارم. میتونم تغییر کنم. خوشحالم که خیلی از اوقات عیب کارم رو خودم میفهمم و خودم،خودم رو تنبیه میکنم و سعی میکنم که تغییر کنم. تحملم بالاتر رفته، صبورتر شدم. برای اینکه درست در موقعی که همه از من انتظار داشتن که جوشی بشم و بزنم یکی رو له کنم، فقط در مقابلش لبخند زدم و گذشتم. اینقده باحال بود. یارو هی میخواست رو اعصباب من راه بره و منو عصبی کنه، منم به [..بیب..] هم حسابش نکردم.

 یاد گرفتم که کمتر اذیت کنم به خصوص همسری رو. ولی واقعا این یکی خیلی سخته. مگه میشه سر به سرش نذاشت. اصلاً وقتی یکی آروم میشینه واسه خودش و خیلی مهربونه و مودبه، خیلـــــــــــــــــــــــی کیف داره اذیتش کنی، اما از اونجا که نصف این اذیت و آزار‌ها به خودمان برمیگردد، سعی در خاموش نمودن آتش وسوسه‌مان داریم.

فردا مامان و بابام به امید خدا میان تهران. اینقدر ذوق دارم که نگو. امروز از صبح کار کردم و همه چیز رو مرتب و منظم کردم. ایشالله مامانم که بیاد میخوایم بریم خرید کنیم. خداییش هیش کی مثل مامان نمیتونه پای بیرون رفتن من باشه. خدا تموم مامان و باباها رو برای بچه‌ها و خانواده‌شون حفظ کنه.

برای همین هم امروز گفتم این پست رو بذارم چون میدونم تا چند روز آینده فقط فرصت چک کردن کامنتهارو خواهم داشت. چون ایشالله بعد یکی دو روز با پدر و مادرم بر میگردیم شمال و همسری من هم یه 4 روز بعد من میان اونجا.

هیچی دیگه همین. سعی میکنم حتما عکس‌های زیبا از شمال براتون اینجا بذارم. دوستای گلم، هر جا که هستین، سرتون سلامت باشه و دلتون شاد. به احتمال زیاد پست بعدی رو شمال مینویسم.

راستی یادم رفت بگم که یکی از دستاوردهای امسال من "دوستای گلی مثل شما بود و هست"، دوستای عزیزی مثل: سهره‌ و آبجی لیلای گلم، علیرضای عزیز با دخمل دوست داشتنی و شیرینش، مبینای خاله، باران عزیز، اسپریچوی شیطون، آفرینش و گلاره و وانیلی نازنینم و هدیهی دوست داشتنی، سیمای مهربون و صبورم، وخیلی دیگه از دوستای دیگه‌ام که دوستی باهاشون برای من خیلی ارزشمند بود. براتون بهترینها رو آرزو دارم.روی ماه همه تونو میبوسم



نظرات 13 + ارسال نظر
اسپریچو سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 19:14 http://esperichoo.wordpress.com

سلام عزیزم! تو هم جرو خاطرات سال 88 من شدی، باورم نمی شه کسی که تا حالا ندیدمش و نمی شناسمش اینقدر بهم نزدیک باشه! از همین راه در روی ماهت رو می بوسم و امیدوارم وقتی اومدم ایران بتونم از نزدیک ببینمت
چقدر خبه که همه عید دور هم هستید، من تمام تلاشم رو کردم که عید بیام ایران ولی نشد
مرسی که من رو بردی به حال و هوای شب عید تهران...
امیدوارم سالی پر از شادی و خوشی و سربلندی در کنار همسرت داشته باشی و هر روزت پر از موفقیت باشه! عیدت مبارک...

سلام عزیز دلم. عید شما هم پیشاپیش مبارک. شما هم مثل خواهری من که تا الان 4 سالی میشه که ندیدمش، آخه اون آمریکاست و به همین راحتیها نمیتونه بیاد. جای همه‌ی شما عزیزان اینجا سبزه. سرت سلامت باشه،
من هم از راه دور روتو میبوسم و دوست دارم زودتر ببینمت.
برات خوشگلترین آرزوها رو دارم.
happy new year/

باران سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 21:32 http://bojd.blogfa.com

اول اینکه خدا حفظت کنه که یکی از دوستایی هستی که خوندن مطالبت به آدم انرژی مثبت میده
دوم اینکه چشمت روشن که والدین محترم تشریف میارن
سوم خریدن خونه مبارک با تمام وجود برای شما زوج خوشبخت آرزوی سلامتی و خوشی دارم
این حس خوبت به منم انتقال پیدا کرد و از این بابت ممنونم
سفر هم بسلامت خوش بگذره آبجی

سلام دوستت عزیزم. من هم ممنونم از انرژی مثبت شما، پس خدا شما رو هم حفظ کنه :)
ممنون از دعا و آرزوی قشنگی که برام کردین. منم یه سال خوب و پر از موفقیت به همراه سلامتی خودتون و اعضای خانواده‌تون براتون دارم.
شاد باشی و پیروز دوست خوبم.

غریبه چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 00:40 http://www.chifo.parsiblog.com/

سلام
امشب به طور تصادفی با وبلاگ شما آشنا شدم
نوشته های پرشوری دارین و این شور زیباست .
شروع عید یا صحبت عید نوروز که میشود من خود بخود به یاد آهنگ فرهاد می افتم که :
بوی عیدی بوی توت
بوی کاغذ رنگی
با اینا زمستونو سر میکنم
و ..............

امیدوارم در کنار خانواده و مادر و پدرتان عید خوبی را در خونه ی جدیدتان برپا کنید و یکی از بهترین های زندگیتان بشود

موفق باشی

سلام. خوشحالم که دوست خوش ذوقی مثل شما به خانه‌ام آمد با شعری از فرهاد.
و ممنون از نظر زیباتون. من هم برای شما سالی خوش به همراه خانواده آرزو میکنم.

سهره چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:40

سلام سلام صبا جونم ..خوبی گلم منم همین حسو دارم توو عید .خوشحالم از تواناییهات ..خونه مبارک باشه و ایشالله همیشه گرم وروشن باشه ..وبهترین روزارو توش داشته باشی..برات خوشحالم گلم..اخه نمیشه خاصیت زندگی اینه..شوهرامون تحملشون زیاده خدا کنه اینطوری باشه واقعا..چشمو دلت روشن سلام منو به خونواده برسون و مادر مهربون رو ببوس از طرف من.خدا حفظشون کنه براتون. هر جا میری خدا بهمرات و مراقب خودت باش نازنینم روزهای خوشی برات ارزو درم کنار خونواده..محبتت زیاده گلم من ممنونم ازت بخاطر مهرت..تو دوست و خواهر گلم میمونی همیشه بیادتم ...از طرف مبینا تشکر میکنم ازت و بخاطر لطفت بهش..پایدار و شاد باشی خوشگلم

آبجی لیلا چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:30 http://http://noghtekhan.blogfa.com/

سلام اجو صبایی من
خوبی گلم
ای الهی اجی قربونت بره که اینقد این روزا سرت شلوغه کاش بودم کمکت می کردم عزیزم.
الهی اخی
مبارک باشه گلم
ان شالله خونه امیدتون باشه
ان شالله شادی هاتونو توش برگزار کنید همیشه
همیشه هم گرم و با صفا و پر از صداقت باشه
اخی الهی خیلی حتما خوشحالی
سلام مامان بابا رو برسون ان شالله بهشون تهران خوش بگذرهو بتونید خوب خرید کنید
وای تهران وای خرید وای
دلم دوباره اب رفت
به خدا بوشهر خرید کردن مخصوصا کیف و کفش واسم عذابه هیج جا تهران نمی شه
تا حالا چن دفعه به قصد کیف خریدن رفتم بازار ولی هیچ کدوم به چشمم نیومدن هی خدایا
بگذریم ان شالله بتونید خریدایه خوبی بکنید
وای وای شمال اینقده دلم تنگ شده واسه شمال....
خوش به حالت
ان شالله خیلی خیلی خیلی بهتون خوش بگذره
خوشحالم خیلی خوشحال که ساله 88 رو دوست داری و انم شالله ساله 89 رو 100 بار بیشتر دوس داشته باشی و پر از اتفاقات خوب و عالی باشه واسه تو و اقایه همسری و بقیه خانواده.

ممنونم گلم لطف داری شما به ما
به خدا ندیده کلی ارادتمندم
وقتی دیر به دیر می نویسی دلتنگت می شم.
ممنونم که منمن جز اتفاقات خوبه ساله 88 در نظر گرفتی
ان شالله بتونم لایق این محبتت باشم گلم.
می بوسمت عزیزم
منتظرتما
منتظر
زود زود بیا

سلام آجو لیلایی خودم. خوبی؟ ببخش دیر جواب دادم. خیلی جاتو توی سپهسالار خالی کردم :))
من هم برای شما سال خیلی خیلی خوبی رو آرزو میکنم. و همچنین اینکه ایشتالله خونه‌ی جدید شما و آقا شهرام هم خونه‌ای باشه پر از خاطرات شیرین.
شاد باشی خواهر گلم و همیشه بخندی.
قربونت برم.

علیرضا چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:30 http://morghehava.blogfa.com

سلام دوست خوب و مهربونم
امیدوارم بهتون خوش بگذره شمال. همیشه به سفر و تفریح.
از اینکه خونه خریدید هم تبریک میگم و خیلی خوشحالم. مبارک باشه ایشالله.
به ÷در ومادرت هم سلام برسون و از طرف من عید رو بهشون تبریک بگو. همچنین به همسر محترمتون. امیدوارم در کنار هم خوشبخت و شاد باشین.
از این همه چیزای خوبی که برات اتفاق افتاده خوشحالم و امیدوارم سال بعد سال شکوفایی براتون باشه.
منتظر پست جدیدت از شمال هستم.
ترنم هم بهت سلام میرسونه و میبوستت.
سال نو هم پیشاپیش مبارک.

سلام علیرضای عزیز. سلامت باشین. منهم آرزوی سفری خوش رو برای شما دارم.
قربون ترنم ناز و خوشگل برم. خدا برای شما و خانموتون حفظ کنه.
امیدوارم امسال برای شما و خانواده‌ی محترمتون سال تندرستی و شادی و شکوفایی باشه. به امید خدا...

آفرینش چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 21:27

سلام خانومی ....
عید نوروز هم بر تو هم آقاییت هم خانواده نازنینت مبارک باشهههههههههه
انشالله سال 89 بهترین خاطرات دهه 80 رو برات رقم بزنه

مرسی عزیزم ... شاید تنها اتفاقات خوبی که توی سال 88 افتاد همین دوستان جدید و دوست داشتنی مثل تو بود ...

موقع سال تحویل منو هم دعا کن

بوس . بوس . بوس . یه دنیا بوسسسسسسسس برای عزیز دوست داشتنیم

سلام عزیز دلم. عید نوروز بر شما هم مبارک خانم گل.همیشه شاد باشی عزیزم. اگر خوب خوب بگردی میبینی خاطرات شیرین بیشتری هم داشتی.
به هر حال امیدوارم به آنچه که هدفته در سال جدید برسی ایشالله. شادی و تندرستی هم در کنارش.
بوووووووووس

سودای دل چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 23:48 http://sodayedel1

مگر نه این است که


مرغان پا در رکاب توان خویش

عزم سیمرغ کردند

و

ممنون از شعر زیباتون...

سهره جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:01

سلام گل من صبا..خوبم نازنینم..چطوری خسته نباشی الهی فدات شم گلم دستت درد نکنه ملوسم..اوخی مرسی ..همچنین تو گلم سلامت و شاد باشی..قربون دعا کردنت مرسی عزیز دل سهره..الهی خدا شمارو هم حفظ کنه و در کنار هم با ارامش زندگی کنید..سالیان سال کنار هم باشید..منم میبوسم صورت قشنگتو ..دستت درد نکنه مهربونم از اینکه بیادم بودی گرچه تمام روزا کنارم بودی فدای تو شم..توی این روزایی ک اینهمه کار سرمون ریخته از خانومیته از مهربونیته اینا..خیر دنیا رو ببینی و بالای سر منه محبتت.بوسیدم دستای قشنگتو ک مهر دستاتو از این جا حس کردم..خدا حفظت کنه برای خونوادت و من..دوست داشتنی من خوش بگذره بهت خیلی مراقب خودت باش ..

سلام سهره‌ی نازنینم. خوش گذشت بهت جمعه؟
قربونت برم منکه کاری نکردم. به پای سورپرایزی که شما برای من داشتی که نمیرسید. من هم برای شما بهترین ها رو آرزو میکنم. همیشه سلامت باشین، همیشه شاد باشین، هیچ وقت غم نبینی، موفقیت مبینا جان رو ببینی. ایشالله.
من هم دستای گرمت رو توی دستام میفشارم و مثبت ترین انرژی‌ها رو بهت تقدیم میکنم.
میبوسمت..

سیما جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 14:46 http://alamatetaajob.blogfa.com

صبای نازنین...بسیار بسیار خوشحالم که سالی که گذشت برات این قدر دلنشین بود ...بهت تبریک میگم بابت تمام تجربه های ارزشمندت که واقعا همشون هم عین ححقیقته و بی نهایت ذوق زده شدم بابت قضیه ی خونه..آخه نمی دونستم....نهایت ارزوی من تداوم این خوشبختی و سرورت در زندگیه....و ضمنا تو هم از بهترین و گل ترین دوستان مجازی من هستی....منتظر پست جدیدت هستم.....
سیما...دوست همیشگی تو

سلام سیمای گلم. خوبی خانمی؟ ممنون که بهم سر زدی،
من هم برات آرزوی یه زندگی خوب و نقلی و خوشبخت میکنم.
همیشه شاد باشی سیما جان. همیشه بخند و خوشبختی رو نفس بکش.
بوووووووووس

سودای دل جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 18:55 http://sodayedel1

مگر نه این است که


مرغان پا در رکاب توان خویش

عزم سیمرغ کردند

و

نوعروس شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:48 http://newgroom.blogfa.com

سال جدیدت قشنگ و پر از خاطره..

ممنون عزیز دلم. همچنین برای شما و عشقتون...

آبجی لیلا دوشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:51 http://http://noghtekhan.blogfa.com/

لام آجو صبایی قشنگم
کجایی گلم
دلم واست تنگ شده
دلم اینقد شده اینقد
بیا دیگه خیلی دلم واست تنگ شده
گریه می کنما.............

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد