بهار دل!


سلام. یه سلام پر انرژی و پر از بوی بهاری واسه همه‌ی دوستای گلم.

راستش یه سرما خوردگی کوچولو باعث شد که این همه از وبلاگم دور بمونم. البته الان خیلی خوبم.

اگه از تعطیلات بپرسید که باید بگم خیلی خوش گذشت. تا ۴ فروردین که شمال بودیم، و ۶ فروردین هم که پرواز داشتیم به سمت شیراز سمت خونه‌ی خانواده‌ی همسرم...

نمیدونم تا حالا براتون اتفاق افتاده که از کسی دلتون گرفته باشه، از کسی خیلی رنجیده باشین؟!

خوب واسه من اتفاق افتاده بود و تا سالها این حس خشم همراهم بود و آزارم میداد. برای من امسال اگر یادتون باشه سالی بود که میخواستم افق دیدم رو گسترده‌ترش کنم، میخواستم دلمو خونه تکونی کنم. واقعا موفق شدم. سخت بود اما من تونستم.

امسال تونستم در برخورد با آدمایی که قلبمو شکسته بودن، طوری رفتار کنم که انگاری تازه دیدمشون و باهاشون آشنا شدم چون تموم کینه‌های قدیمی رو دور ریخته بودم.. سعی کردم از ته قلبم محبت کنم. باور کنید، باور کنید خیلی احساس خوبی داشتم. احساس بزرگی، احساس پیروزی درونی. هر چی بود خیلی تاثیر گذار بود. اینکه بتونی آدمهایی رو ببخشی که حتی فکرشم نمی کردی، باعث میشه که عزت نفست رو بالا ببره.

اگر آدمها رو همون جور که هستن بپذیری، خودت راحتتری و درواقع به خودت و روحت و قلبت، بزرگترین لطفو کردی.

فقط اینو بگم که وقتی همسرم ازم تشکر کرد، وقتی پیشونیمو بوسید به خاطر این کارم، انگار بزرگترین خوشی دنیا رو بهم داده باشن. چقدر خوشحال شدم.

خوب اومدم این احساس زیبا رو با همه‌تون در میون بذارم، خواستم بگم شعار نیست بلکه یه واقعیت شیرینه.

خوب دیگه اینکه... آها اون دوستی که گفته بودم میخواد از همسرش جدا شه به خاطر یه سری دلایل مذهبی، خدا رو شکر مشکلشون حل شد. و من هم چون اولین کسی بودم که از آشتی کردن اونها با خبر شدم، با دادن این خبر یه مشتلق توووپ از مادر شوهر جان دریافت نمودم (چون این دوست از فامیلای همسری بودش).

و دیگه اینکه کلی برنامه دارم واسه‌ی سال جدیدم. میخوام فعلا که مجبور به کار کردن نیستم و وقتم آزاده، برم دنبال چیزایی که عشقمه. اولیش کلاس نقاشی که از اول اردیبهشت میرم. خیلی سرش ذوق دارم. اوووه وکلی کارای نا تموم دیگه.

خیلی هم از همه‌ی شما دوستای گلم ممنونم که بهم سر زدین و دیدن و خوندن دوباره‌ی شما، منو سرزنده میکنه. به زودی یه پست جدید میذارم به همراه یک سری عکس. الان باید برم استراحت کنم تا حالم بهتر شه..

شاد باشین.. همیشه.....

پ.ن: به همه تون سر میزنم. حتما....

نظرات 11 + ارسال نظر
حمید سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:46 http://hshida.blogfa.com

سلام صبا.نکهت بوی خوش شمیم روحبخش بهار وبلاگ زیبایت را بدفعات نوشدم و بوئیدم اما نیامدی لذا درسته که هزار وعده خوبان یکی وفا نکند...

سلام دوست خوبم. مرسی برای این جمله‌ی بسیار زیبا. خیلی توی history گشتم. اما شما رو پیدا نکردم. به هر حال بهتون سر میزنم. ممنون..

آبجی لیلا سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:36 http://http://noghtekhan.blogfa.com/

سلام سلام 1000 تا سلام به آجو صبایی قشنگم
خوبی عزیزه دلم
خوبی قشنگیا
خیلی دلم واست تنگ شده بود ؟
حالت بهتره ؟
سرما خوردگیت خوب شد ؟
نمی دونم چرا هممون تو تعطیلات سرما خوردیم.
راستی خوش گذشت ان شالله همیشه ایام به کام
خانواده مامان بابا خودت و آقایه همسری خوب بودن
کادو مادو چی گیرت اومد دختر ؟
الهی کاره خوبی کرده .
آفرین به آجو گلم که رو حرفش ایستاد و همین طور آفرین به شوهر گلش و داماده گله ما که قدر این خانومشو می دونه.
الهی صبح که باز کردم وبلاگمو و اون همه انرزی مثبت و دعایه خیرت و خوندم واسه خودم شروع کردم به رور تمامه خوشی خایه این چند مدتم و شادی هایی که ان شالله تو سال 89 در انتظارمه.........
اخی بردیم تو رویا
ممنون به خاطر همه حس هایه خوبی که بهم می دی خواهر گلم.
منم همه اون ارزوهایه قشنگو به توان بینهایت می کنمو می فرستم سمته خودتو آقثایه همسری و زندگیتون
ان شالله خوشبخت و عاقبت بخیر باشید
ان شالله هر چی از خدا می خواید هنوز تو ذهنتون نیومده اون درخواست خدا برآوردش کنه.
ان شالله سال 89 همش براتون ÷ر از خاطره خوب و شاد و عشقولانه باشه...
و کلی انرزی مثبت ذدیگه.........
بوسسسسسسسسسسسسسس

عرفان از شیراز سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:25

سلام
خسته نباشید
خوشحالم که امدید شیراز اگرچه بسیار ازدحام جمعیت بالا بود ولی با این توضیحات قطعا بهتون خوش گذشته امید که سال خوبی را شروع کرده باشید و موفق باشید
از اینکه با وبتون اشنا شدم خوشحالم ارزوی موفقیت و ارامش و سربلندی دارم
مواظب خودتون باشید

سلام. ممنون سلامت باشید. بله ترافیک و ازدحام خیلی زیاد بود، ما به شهرای اطراف رفتیم که واقعا همه جاش به ما خوش گذشت.
همیشه به من سر بزنید خوشحالم میکنید.

آفرینش سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:49

سلامممممممممممممممممممم ( بوس بوسی )

رسیدن بخیر .

شیراز خوش گذشت؟
دلم تنگ شده بود برات یه عالمهههههههههه

انشالله زود سرماخوردگیت کامل از تنت بره بیرون

سلام عزیزم. بـــــــــــــــــــــعله خیلی خوش گذشت. دل منم تنگ نوشته‌هات بود. سر زدم بهت.
سلامت باشی گلم.:*

باران سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 13:01 http://bojd.blogfa.com

سلام
خوشحالم که در این خصوص نگرشتو عوض کردی و ماراحتیها رو ریختی بیرون
شاد باشی

سلام دوست عزیزم. ممنون از اینکه سر زدی. بازم پیشم بیا.

samira سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 14:05 http://sepehrjoonam.blogfa

مرسی بعضی از پستها تو خوندم

خواهش میکنم عزیزم. قدم رنجه کردی..

علیرضا سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 14:17 http://morghehava.blogfa.com

سلام صبای عزیز
یه چیزی رو میخوام بهت بگم. اگه خودت هم دقت کنی میبینی. من حافظه خیلی خوبی دارم و همه چیز تو ذهنم میمونه. وقتی نوشته های قبلیت رو تو ذهنم مرور میکنم و میبینم که چقدر تغییر مثبت و رو به جلو داشتی احساس خوبی پیدا میکنم.
امیدوارم منم بتونم مثل تو باشم. اینکار تو کار هر کسی نیست. گذشتن از بدی یه دل بزرگ و دریایی میخواد.
همیشه بزرگ باشی و دریایی.

سلام علیرضای عزیز.
ممنون از نوشته‌ی پر از محبت و مثبتتون. امیدوارم که بتونم این خصلت رو در خودم تقویت کنم به کمک دوستان عزیزی مثل شما.
من هم همیشه از نوشته‌های شما بزرگمنشی رو یاد میگیرم.
همیشه پیروز باشید و پایدار.

farimah سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 15:15 http://biroodarvasi.blogfa.com

salam gol khanomi
khubi khoshgelak
sale no mobarak
nemidunam shayad ashegh shodam ounam dorost zamani ke kheili dir shode baram doa kon kheili ashofteam va khoshhal.

سلام عزیز دلم. عاشقی احساس قشنگیه و هیچوقت دیر نیست.
برات دعا میکنم.

سهره چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:20

سلام صبا جونم خوش اومدی گلم..امید ک بهت خوش گذشته باشه و با روحیه شروع کنی زندگی رو توو سال جدید..موفق و شاد باشی ..خوشحالم برا دوستت..پایدار باشی گل..دلتنگت بودم مرسی از محبتت..میبوسم روی ماهتو

خوش اومدی سهره جانم.
خوبی؟ مبینای نازنین؟
ممنون شکر خدا روحیه‌ام خوبه. من هم برای شما بهترین ها رو آرزو دارم.
شاد شاد شاد باشی.
میبوسمت.

اسپریچو چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:46 http://esperichoo.wordpress.com

سلا عزیزم، خوش برگشتی!
خوشحالم که بهت خوش گذشته و چه خوب که نگرشت رو تغییر دادی، کاش منهم می تونستم این کار رو کنم ولی بعضی وقتها عمق فاجعه اینقدر زیاده که نمی شه....
مرسی که بهم سر زدی، بی صبرانه منتظر عکسهای نوروزیت هستم! بوس

ممنون عزیزم.
راست میگی گاهی عمق فاجعه خیلیه، اینجور مواقع کاملا باید نسبت به اون شخص بی تفاوت شد. انگاری که داری با یه بچه، تا میکنی.
حتما بزودی عکسا رو میذارم.
مرسی که سر زدی.

آبجی لیلا چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:28 http://http://noghtekhan.blogfa.com/

وب
بیا خواهر
بیار سبزی هاتو یه روزنامه هم بندازیم زیر دستمون بشینیم سبری با هم پاک کنیمو غیبت کنیم ای حال می ده.
وای من اصلا سبزی ÷اک کردن و ولی دوس ندارم.
الهی ان شالله صد درصد ارشد قبول می شی و علاوئه بر برادر شوهرا به منم کادو می دی
منم شیرینی نمی خواما یه کادو گنده یه سور حسابی می خوام.
نیدونم یه جوریه اخه من واسه همه میگیرم
یه جوری می شه هم کادو هم سوغات هم عیدی همه چیز با همه.
چه می دونم والله یه عادت بد خانوادگی دیگه
اصلا روم نمی شه دسته خالی برم توضیح که دادم واست گلم.
خوب گفته بودی عیدی هات همه نقدی بود بسیار عالی
واسه منم امسال همه نقدی بود
ای کیف داد
چون تو یکی از قسطامون مونده بودیم هر چند که هنوزم موندیم...................
بیا ببینیم نشستیم به حرف زدن چقد زود سبزی هات پاک شد

به به و به به. سلوووووووووووم اجی لیلا.
نه دیگه وقتی وارد زندگی مشترک شدی باید این عادت رو یواش یواش محدود کنی به بعضی از افراد. با این حال امیدوارم همیشه جیبت پر پول باشه که بتونی محبتت رو به همه ابراز کنی :))
آره والا سبزیهارو پاک شد گذاشتم خیس بخورن.
بووووووووووس بووووسی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد