بعد مهمونی نوشت!

سلام

انگاری کتکم زده باشن تموم تنم خسته و بی رمقه. دیشب مهمونی داشتم، کلی از صبحش کار کردم. البته جناب آقاهه هم کمکم میکرد اما خوب غذا که نمیتونست درست کنه میتونست؟!

خیلی خوش گذشت،اما چه کنم که الان خیلی خسته ام. با این حال باید برم جمع و جور کنم. به همه سر میزنم و با پست جدید میام خدمتتون.

پ.ن: عاشق فسنجونم، دیشب یکی از غذاهایی که درس کرده بودم فسنجون بود. خیلی عالی شده بود.

پ.ن: برام یه گلدون فانتزی ناز کادو آوردن، عاشقشم.

فعلاً.........

نظرات 11 + ارسال نظر
xatoun سه‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:02 http://xatoun.blogfa.com

از این مهمونی بازیهای ایرانی جماعت آدم خسته می‌شه. هی باید بپز و بشور و بخور و بعدش هم بساب و تمیز کن و الی آخر. آخرش هم می‌شه یکی مثل تو که از کت و کول افتاده از بس واسه یکی دو ساعت دور هم جمع شدن این همه خوشو تو زحمت انداخته :(

خوب اینم یه جورشه دیگه. البته من هم زیادی نازک نارنجی هستما :))
نظر شما رو هم قبول دارم. خواهر من میگه اونجا هر کی میخواد بره مهمونی غذاشو با خودش میبره. چقدر خوووووووووووب :(

علیرضا سه‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:27 http://morghehava.blogfa.com

سلام دوست عزیز خسته نباشی
وای منم فسنجون خیلی دوست دارم. از اون غذاهایی که نمیشه ازش گذشت. ولی یه نکته تغذیه ای بهت بگم که تو بهار و تابستون خیلی فسنجون درست نکن. چون فسنجون گرمه و فصل بهار و تابستون هم طبعشون گرمه.
راستی من قبل از عید یه سری موارد از ÷زشکی می خواستم بگم که فقط یه سری مطلب ÷ایه گفتم. سعی میکنم کاملش کنم و همش رو بگم. مخصوصا در مورد تغذیه درمانی.
موفق باشیصبا جان

سلام علیرضای عزیز. سلامت باسین.
بله فسنجون یکی از غذاهای که اغلب دوست دارن. خودم که میمیرم براش. مهمونمون هم خیلی دوس داشتند.
مرسی بابت توصیه‌ات. البته من فکر میکردم فقط تابستونا اینجوریه. پس بهار هم جزوشه؟! منتظر آپ بعدی هستیما. حتماً این کار رو بکنید.
مرسی دوست خوبم.

عرفان سه‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:49

سلام
خسته نباشید
نه دیگه قرار نیست هم خوش بگذره و هم خسته بشی لطفا یکیش را انتخاب کنید و اینو هم بدونید برای رسیدن به قله های افتخار و خوشبختی قطعا باید زحمتهایی را تحمل کرد بنابراین هم با هم بودن و هم کادو اوردن براتون و..باید یه کمی هم ..........
خوب بهرحال خوشحالیم که خوش گذشته حالا با یه کمی استراحت همه چی حل و خاطراتش هم باقی خواهد ماند
موفق باشید

سلام عرفان عزیز.
راستش من تا وقتی که مهمونا نرفته بودن اصلاً احساس خستگی نمیکردن. وقتی ساعت 2 رفتن، تازه فهمیدم که چه قدر خسته‌ام.
بله حق با شماست. خاطرات زیبایی در ذهن میمونه.
مرسی که اومدید..

آبجی لیلا سه‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:34 http://http://noghtekhan.blogfa.com/

لام اجویی
یعنی اگه من نیام شما اصلا نمی ای به من سر بزنی
یعنی حتما من اول باید بیا م

خوبی عزیز
خسته نباشی
دستت درد نکنه مطمئنم خوب از ÷سه همه چیز بر اومدی
الهی کاش بودم ادر حداقل تو ظرف شتنو جمع و جور کردن کمکت می کردم عزیزم.
گلدونم مبارکت باشه
می بوسمت

اوه اوه. جواب تو رو که همون دیروز دادم. قربونت برم اینقدر عصبانی هستی.

سیما سه‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:07 http://alamatetaajob.blogfa.com

سلام صبا جون....وایییی نگو فسنجون بگو عزیز دل! خیلی حال میده...اگه بدونی چقدر شکمو شدم...راستی خیلی هم خودتو واسه مهمونی ها خسته نکن...جونت سلامت...ارزش نداره...

سلام سیمای گلم. خوبی تو؟خوبه که شکمو شدی. من هم شکمو شدم. اگر ترس از چاق شدن نبودا همه‌اش دوس داشتم بخورم.
چشم سیما جونم. توصیه‌ی شما رو آویزه‌ی گوشم میکنم.
چاکریم :)

پریا سه‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:10 http://missparia.blogfa.com

سلام
خسته نباشی گلم
ایشالا همیشه خوش باشی
ممنونم ازت ، نظر لطفته
وقت کردی حتماً برو اصفهان ، خیلی شهر عالی یه .
چشم اسپندم دود میکنیم ، تحفه ام حالا؟؟
آبجی لیلا عشقمه ، سعی میکنم هیچ وقت ناناحندش نکنم ،الهی فداش شم من
بوس بــــوس

سلام عزیزم. سلامت باشی پریا جونم.
و همچنین دوست خوبم.
آره جاری آینده‌ام خانم دکتریست اهل اصفهان. ایشالله به زودی اونجا شرفیاب میشویم.
آره بابا خوشتیپی چرا که نه؟ بایدم کلی اسپند دود کنی.
قربون آجی لیلا بشم که دیروز "گرفته" بود. منم دوستش دارم خیلی زیاد:*

باران سه‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 14:38 http://bojd.blogfa.com

خسته نباشید
مبارکه
خوب بالاخره لذت بردن از دور هم بودن زحمت هم داره دیگه

سلام باران عزیز. بله کاملاً حق با شماست. اینقدر که دوس نداشتم برن.
مرسی سر زدی دوست خوبم.

عرفان چهارشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:41

سلام
کجایی ؟
نه میایی اپ کنی و نه کامنتها را جواب بدی جریان چیه نکنه هنوز خستگی مهمانی را در بدنت احساس میکنی.
منتظریم خانم
زحمت بکش از انتظاری مارا نجات بده
موفق باشی

سلام دوست خوبم. راستش اصلاً نمیخوام بهانه بیارم. اما واقعاً سرم شلوغ شده این چند روزه. البته تندی میومدم کامنتا رو میدیدم و میرفتم.
به هر حال امروز که این کامنت شما رو دیدم، غیرتی شدم و آستینا رو بالا زدم و دونه دونه جواب دادم. شاید امروز پست جدید نوشتم. تا خدا چی بخواد.
مرسی که سر زدید.

آبجی لیلا چهارشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:49 http://http://noghtekhan.blogfa.com/

سلام نونو کو پس پسته جدید
منتظرما زود بنویس
راستی چرا قرص ؟
سر درد داشتی ؟
بمیرم بیمرم
ای الهی به قوله شهرام دردت بیاد واسه من
سردردت بیاد واسه من
فقط یه میگرنی مثل من می تونه درک کنه سر درد یعنی چی ؟
الهی بگردم خوب استراحت کنه گکه اگه سر درد عادیه تبدیل به میگرن نشه.
وای خدایه من جاری دکتر
پاشو پاشو تو رو خدا پاشو این نت مت و بزار کنار پاشو اشو برو بشین درس بخون
می کشمت اگه امسال قبول نشی ارشد
بدو پاشو
استرس گرفتم به خدا خودم هر روز چکت که درس بخونی
پاشو پاشو
هر چند اجوم خوبیشو قشنگیش و کمالات و جمالاتش بههمشون سره
آخیش یهکم اروم شدم
اره به خدا خودمم گفتم تو نظر قبلی که مادر دوست دارن همچین پسری داشته باشن ؟
می بوسمت گلم

الان الان هولم نکن خوووووووووووو :*
خدا نکنه عزیزمُ زنده باشی . درد و بلا از جون تو و آقای شهرام دور باشه انشالله.
آره عزیزم. همسری از رتبه‌های برتر کنکور بوده. کیه که نخواد همچین پسری داشته باشه.
راستی آجویی برای همین باید ارشد قبول شم دیگه. البته پزشک نیستا، دکترای رشته‌شو داره.
آقای همسری ارشد صنایع تربیت مدرس
برادر آقای همسری ارشد مهندسی تهران
خواهرم دکترای بیولوژی کالیفرنیا
شوهر خواهرم ارشد عمران کالیفرنیا
دوست دختر برادر همسری دکترای مهندسی تهران
و... و.... و.... و.....
حالا فکر میکنی با این اوصاف خودم میتونم ساکت بشینم و اطرافم رو نگاه کنم؟؟؟‌:))
جالبه که من از همه‌شونم کوچولوترم. حتی از جاری آینده. با این حال عروس ارشدم :) چه حالی داره نه؟
بلا می سر الان آپ میکنم.
میبوسمت :‌*

M.shafi چهارشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:44 http://shafi.blogsky.com

سلام دوست عزیز من وبلاگ شما را دیدن نمودم وخیلی عالی بود.
حالا اگر وقت داشتید یه سری به وبلاگ این بنده حقیر و ناچیز بزنید .
با احترام محمد شفیع خاکسار مدیر وبلاگ.

سلام. اگر یکم وقت میذاشتین و این وبلاگ رو میخوندین، حتماً بهتون سر میزدم.
صرف گفتن وبلاگ خوبی داری و اینا، کفایت نمیکنه دوست عزیز.
موفق باشید

sohreh جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 23:12

khasteh nabashi mehmoni khobe zahmat dareh ama barekat ham miareh man k lzat mibaram makhsosan k mehmonasho dost dashteh basham..kadot mobarak

سلامت باشی سهره‌ی گلم. آره مهمونی خوبه و مهمون داری شیرینهُ مخصوصاْ اینکه مهمونت دوست داشتنی هم باشه.
مرسی گلم قابل نداره.
بازم ممنون که سر زدی... بوس بوووووووووسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد