بعد از سفر!

سلام به همه عزیزانی که این چند روزه تنهام نذاشتین و با همه‌ی نظرات ارزشمندتون کلی ذوق زده‌ام کردین.راستش ما جمعه برگشتیم و به قول دوست عزیزم حمید، کنگر خوردیم و لنگر انداختیم بذارید بگم که خیلی خوش گذشت، و جای همه‌ی شما عزیزان رو اونجا خالی کردم.

اینقده اون وسط رقصیدیم که فکر میکنم کل انرژی‌مو خالی کردم، تازه‌شم به نظر من باید تا صبح ادامه پیدا میکرد. اینقده از داماد خوشم اومد، اینقده گوگوری مگوری بووووووووود. بیشتر از خاکی بودنش خوشم اومد، که با وجود ثروت خیلی زیادی که داشت، بسیار این پسر، افتاده و خالص بود و حتی کوچکترین تکبری در اخلاق و رفتارش دیده نمیشد و در یک کلام خیلی اصیل بود که صد البته این ویژگیهایی که گفتم شامل حال مادر و خواهران دوستداشتنی‌شون هم میشد. خلاصه امیدوارم که خوشبخت باشند و کامیاب.

آقاهه تا بحال تبریز رو ندیده بود، خیلی خوشش اومده بود. وقتی از اینجا میخواستیم بریم فرودگاه، هوا گرم بود با این حال من بارانیمو پوشیدم، هر چی هم به آریا گفتم که تو هم بارانیتو بپوش، زیاد جدی نگرفت. وقتی توی فرودگاه تبریز نشستیم، اینقده هوا سرد بود (8 درجه بالای صفر) که آریا داشت یخ میزد. هنوز بخاریها روشن بود اونجا. همیشه هوای تبریز که به جونم میشینه احساس زیبایی دارم، احساس سرزندگی. من عاشق زندگی توی تبریزم. خیلی خوبه. خیلی آرامش داره. یه روزی یه وقتی، حتماً میرم تبریز زندگی میکنم... هی هی..

خوب معمولاً وقتی که جایی هستی که خیلی خوش میگذره، زود هم میگذره. انگاری همین دیروز بود که توی هواپیما نشسته بودیم به سمت تبریز پرواز کردیم. هواپیمای بویینگ بود، راستش میخواستیم اول با توپولوف بریم که خانومه، رأی‌ام رو زد و گفت با بویینگ برین بهتره. چشمتون روز بد نبینه. با اینکه هواپیمای خیلی خوب و تر و تمییز و بزرگی بود، اما از شانس بدمون، از هر طرف، من و آقاهه ، عطرافشانی میشدیم. یکی بوی تند عطر مشهد(از اون عطرهای تندی که به شدت سردرد میاره) میداد، یکی بوی دهن، یکی بوی عرق... به آقاهه گفتم آدم اگر با هواپیمای توپولوف سقوط کنه بمیره، شرف داره که توی بویینگ از بو بمیره.. خلاصه اینکه با هرهر و کرکر و همچنین با غرغرهای من و به آرامش دعوت‌کردنای آقاهه، رسیدیم تبریز.

از دیروز هم که خونه رو مرتب کردم، چون قراره برام مهمون بیاد. جالبه از فروردین تا الان خیلی مهمونداری کردم. قبلاًزیاد خبری نبود.

راستی یه چیزی،فکر کنم خانوم همسایه‌مون فهمیده من زیاد رفتاراشو نمی‌پسندم دیگه نمیاد پیشم. هرروز و هر لحظه و هرساعتی میومد جلوی در و ول کن نبود. آخرین بار از اف‌اف زنگ زد که میخوام بیام پیشت، منم گفتم بببخش عزیزم سرم درد میکنه. دیگه فکر کنم فهمید دارم دست به سرش میکنم. دلم نمیخواست اینجوری شه، یعنی اصلاً دلم نمیخواد کسی رو از خودم برونم، اما خوب برنامه‌های زندگی من چی میشه؟! من رو از کار و زندگی و حتی ناهار خوردن هم می‌انداخت، و کاملاً آدم بی‌توجهی بود. ای چی بگم. گاهی اوقات(نه همیشه) آدما خودشون باعث رفتاری میشن که باهاشون میشه. وقتی من به حریم کسی احترام نذارم و براش حقی قائل نشم، نباید هم انتظار روی خوش داشته باشم از کسی. اونقدر دوست داشتم که توی زندگیش کمکش کنم، اما حیف که باید از خودم و زندگیمو برنامه‌هام میگذشتم... اصلاً الان دیگه بیخیالش شدم.

الان میخوام به همه‌ی دوستان سر بزنم. دلم خیلی براتون تنگ شده....

پ.ن1: چه قدر کیف میده که بری توی مراسم عقد دختر خاله‌ات، با کارد کیک برقصی و 50 تومن کاسب شی، البته بیشتر از اینا رو هم میتونستم بگیرم از داماد، دلم سوخت

پ.ن2:فکر میکنم دچار فوبیای چاق شدن، شدم. وسواس زیادی گرفتم وقتی میخوام یه چیزی رو بخورم. این اصلاً خوب نیست.ضعیف شدم باید برم دکتر. ورزش هم میکنم البته.

پ.ن3: تا بعد...................

نظرات 21 + ارسال نظر
گروه نرم افزاری پرشیا تمپ یکشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 14:23 http://www.persiatemp.ir

Easy web design
سیستمهای مدیریتی وب سایت + مجموعه قالبهای وب سایت
مجموعه آسان وب ابزاری است قوی برای تمام کسانی که به دنبال طراحی سایت خود هستند شما با این مجموعه و حتی بدون
اطلاعات قادر به ایجاد هر نوع سایت دلخواه خود می باشد.
سلام دوست عزیز
گروه نرم افزاری پرشیا تمپ محصول جدیدی برای طراحی سایت های شما دارد
این مجموعه طراحی سایت های حرفه ای را برای کسانی که اطلاعات کمی در رابطه
با طراحی سایت دارند اسان می کند .

با مجموعه آسان وب لذت واقعی سایت دلخواه خود را تجربه می کنید و تنها با کمی اطلاعات و کمتر از پانزده دقیقه سایت دلخواه
خود را در وب ایجاد کنید و قادر خواهید بود مدیریت وبسایت خود را برعهده بگیرید و یک سایت دینامیک و هوشمند (پویا
داشته باشید که تنها با چند کلیک ساده بطور دلخواه محیط آن را ویرایش کنید و مطلب مورد نظرخود را در آن قرار دهید

کل این مجموعه (نسخه حرفه ای ) در 27 دی وی دی عرضه شده که شامل هزاران قالب وبسایت آماده با سورس آنها می باشد که
توضیحات و محتوای هر سی دی در این دفترچه به همراه راهنمای نصب و آموزش برخی از این سیستم های مدیریت محتوای
سایت بطور خلاصه درج شده است. همچنین آموزش های کامل اصول طراحی وب و کار با نرم افزارهای طراحی وب و همچنین
اصول تجارت اینترنتی هم در این مجموعه گنجانده شده است که با مرور آن می توانید بخش مورد نظر خود را در بین این مجموعه
پیدا کنید
www.persiatemp.ir
محصولات پرشیا تمپ را با آرم و برچسب مخصوص آن و بصورت اورجینال تهیه نمایید



هزاران دلار ازبهترین قالبها و اسکریپت ها در دستان شماست

بیش از 30.000 قالب آماده وب در زمینه های مختلف با سورس کامل

سری کامل و جامع قالبهای مانستراز سری زیر 1000 تا 22.000 به بالا

TemplateMonsterقالبهای سایت

گروه نرم افزاری پرشیا تمپ افتخار دارد از سال 2006 تا به امروز
بهترین ها را برای طراحی اسان وحرفه ای به شما اهدا کند
www.persiatemp.ir
و شما را دعوت میکنم برای بازدید از سایت پرشیا تمپ و

جدید ترین محصول پرشیا تمپ


مجموعه فوق العاده رازهای ترافیک
در این مجموعه شما می آموزید چگونه ترافیک وب سایت خود را به بالاترین میزان ممکن برسانید.
www.persiatemp.ir

راستی اسمم چی بود ؟ یکشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 15:14

یه سوال دارم ازتون چه احساسی دارید از اینکه این خاطرات را مینویسید؟ چرا این کار را میکنید؟ مگه توی خونه به صحبت هاتون گوش داده نمیشه که خواستید یه جایی را پیدا کنید و حرفاتون را اونجا بنویسید؟

سلام عزیزم. خوب اگر بخواییم این جور فکر کنیم، چون توی خونه به صحبتامون گوش داده میشه، پس اصلاً نباید با دوستانمون در مورد مسایل روزمره حتی صحبتی هم بکنیم، پس برای چی دوستی داشته باشیم؟ هووم؟ همون پدر یا مادر یا همسر برامون کافیه.
نه عزیزم، به خاطر این نیست که کسی به صحبتام گوش بده، به این خاطره که بعضی از لحظاتم رو یه جایی ثبت کنم. تا بعدها از خوندشون این لحظات رو به یاد بیارم...
راستی شما احیاناْ از دانشگاه الزهرا کانکت نیستی؟ شما چرا وقتت رو به جای درس خوندن میذاری دنبال اینکه کلمات"خانواده کوچک من" رو از گوگل سرچ کنی؟؟؟....

المیرا یکشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 15:42 http://limonaz.blogfa.com/

خوب صبای عزیزم خیلی خوب شد که رفتی سفروخوبتراینکه خیلی بهت خوش گذشته وحاله روحیت خوب شد.
همیشه خوش باشی

سلام المیرای نازنینم. مرسی گلم که همیشه بهم سر میزنی. ممنون ایشالله برای شما. میام پیشت حتماً....

بابک هخامنش یکشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 18:28 http://babake23.blogfa.com/

درودهای فراوان به مدیر مسئول محترم وبلاگ:
همکار عزیز شما را به وبلاگ رهروان بابک خرمدین http://babake23.blogfa.com/ دعوت کرده و شما را با این سازمان آشنا می سازیم0 با تشکر همکار شما بابک هخامنش:

آفرینش یکشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 20:51

چه خوب جواب اون کامنت اولی رو دادی

خوشحالم که بهت خوش گذشته ....

منم هیچوقت تبریز نرفتم و خیلیییییییییییییی دوست دارم یه سفر برم تبریز ....

منم عروسی موخوام

اون خانم همسایه هم خوب کردی ردش کردی

حرفم نمیاد خب ببخشید بذار به حساب سرماخوردگی و تب و بی حالی

سلام عزیز دلم. سرما خوردی؟ ای الهی. ایشالله زود زود خوب میشی.
آره عزیزم،آ، به راحتی با یه نرم افزار میشه رد یکی رو زد، من میگم اگر براشون مسخره‌است برای چی میان این وبلاگ رو میخونن، نمیدونم والله..

به نظر من حتماً برو تبریز. خیلی شهر قشنگیه. ایشالله جور شه که بری. واقعاً میگم، وقتی میری یه عروسی‌ای که میتونی براحتی شادی کنی(مثل اقوام درجه‌ی یک) کلی از درون شاد وجوون میشی. ایشالله میاییم عروسی خودت :دی
کاش زود زود خوب شی عزیز دلم، مرسی که قدم رو چشمم گذاشتی و سر زدی....

باران دوشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:50 http://bojd.blogfa.com

سلام
خوشحالم که بهتون خوشگذشته وسفر خوبی داشتید وبه سلامتی برگشتید.
تو این چند روز جاتون خیلی خالی بود
روزهای خوبی را براتون آرزو مندم.

سلام باران عزیز. ممنون از این همه لطف و محبت.
آرزو دارم همیشه شاد باشید...

علیرضا دوشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:57 http://morghehava.blogfa.com

همیشه به شادی و عروسی.
خیلی خوبه که انسان بتونه بر پولش تسلط داشته باشه و نه اینکه پولش بهش تسلط داشته باشه و از دیگران دورش کنه و .... .
امیدوارم دختر خاله شما هم خوشبخت بشه.
تبریز شهر قشنگیه. راستش تو دوران دانشجویی با همکلاسیا رفتیم اونجا. خیلی خوش گذشت.
در رابطه با همسایه هم حق با شماست.
موفق باشی صبا جان

سلام علیرضا جان، صفا آوردین.. جمله‌ی جالبی رو راجع به پول زدین. راستش وقتی دیدم داره 50 تومن دوم رو از جیبش در میاره، زودی رفتم کارد رو دادم که شرمنده‌اش نشم.
خوشحالم که بالاخره یکی پیدا شد از دوستان که تبریز رو دیده باشه.. منم خیلی دوستش دارم گرچه زبونشون رو بلد نیستم.
مرسی دوست عزیزم که سر زدید.
شاد باشید.

سیما دوشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 13:51 http://alamatetaajob.blogfa.com

سلام صبا جون خدا رو شکر که بهت خوش گذشته.خیلی خوشحال شدم...ولی حیف که 50 تومن کم بود!...ووووییی از بوی بد نگو که من می میرم...یه اقایی توی کلاس ما هست ادم از در کلاس که میره تو یاد شله زرد و محرم می افته از بس بوی گلاب میاد..خجالت نمی کشن اینا؟

سلام سیمای گلم. مرسی از حضورت دوست نازنینم.
من هم به بو خیلی حساسم. کوچکترین بو رو سریعاً میفهمم و بالطبع خیلی اذیت میشم. خدا رو شکر آقاهه خیلی تمیزه والا من بیچاره بودم :)
آخه اونایی که این عطرای مزخرف رو به خودشون میزنن، عقیده دارن که چون مربوط به مشهده باید و الزاماً همه خوششون بیاد. نه مثل اینکه ماها باید خجالت بکشیم...
میبوسمت عزیز دلم.

دختر بیچاره دوشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 21:58 http://havooo.blogfa.com

سلام سفرا بی خطر خوشحالم بهت خوش گذشته و کار خوبی کردی که 50 تومن بیشتر نگرفتی پول رقص چاقو برا شیرینیه و خوب نیست خیلی طولش بدی
در مورد بو هم باهات موافقم تحمل بوی بد وحشتناکه
ممنون که بهم سر زدی دوست گلم

سلام دختر خوب، خوبی تو؟ راست میگی. خانمها معمولاً به بو خیلی حساسترند تا آقایون. اینم یه سری دلایل علمی داره که ایشالله در یه پس در موردش توضیح میدم.
مراقب خودت باش فدات شم. بووووووووووس

عرفان دوشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 22:53

به سلام خانم مهربان و دوست داشتنی
ایشاله خوش گذشته باشه که قطعا هم با این روحیه و شادابی خوشگذشته .
ماهم امدم ولایت شما و نمایشگاه و...که بد نبود جای شما هم انجا سبز بود.
در خصوص پول که مبارکه ایشالله پربرکت و سلامتی بیاره همینه که این داماد محترم دست به جیب شدند و به دوست ما وجهی تقدیم کردند امید که همیشه دست پر خیری داشته باشند .
اما تبریز که زیباست با ال گلی و ....ولی حیف نیست جایی مثل شیراز را رها کنی بری انجا زندگی کنی ؟
جایی که یه یار خوب و با صفا را تقدیمت کرده؟
بهرحال ارزوی توفیق دارم برات
مواظب خودت باش

سلام دوست عزیز. مرسی، بله خیلی خوش گذشت.
من اصلاً از نمایشگاه خوشم نمیاد چون اینقده شلوغه، اینقده شلوغه که وقتی برمیگردم سر گیجه میگیرم. به هر حال ممنون. ایشالله به شما هم خوش گذشته باشه.
ممنون از اظهار لطفتون. بله داماد پسر بسیار با وقار و مهربانی بودند به قول معروف: دارندگی و برازنگی.. خیلی گل بودش.
راستشو بخوایین من باز هم تبریز رو ترجیح میدم. خداییش حتی شیراز رو هم اینقدر دوس ندارم که تبریزو دوست دارم. به هر حال هر کسی با یه جایی خوشه دیگه. البته شهرای ایران همه قشنگند و درخور توجه.
شما هم موفق و موید باشید و مرسی که سر زدید....

پریا سه‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 07:46 http://missparia.blogfa.com

سلام خانوم خانوما
خوشحالم که بهت خوش گذشته بانو
منم بدک نیستم ، میگذره .... مهم نیست
و اما تبریز
جای منو خالی کردی ؟؟ ما تبریزی ها هممون خاکی هستیم ، خاکی و صمیمی

سلام عزیز دلم. خوبی؟ چرا مهم نیست؟! باید عالی باشی. مگه چند بار در عمرمون میتونیم جوون باشیم و جوونی کنیم؟! اونم با این همه رنجی که نسل ما در این خراب شده کشید.
جای همه‌تون رو خالی کردم. قربون دلای با صفاتون :‌*

سوگل سه‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:00 http://voroodmamnoe.persianblog.ir/

خانم گل خوشحالم که بهت خوش گذشته...من هم تا حالا تبریز رو ندیدم باید قشنگ باشه ( البته من کلا با جاهای سرد میونه ای ندارم ) من هم خیلی به بو حساسم واقعا نمی دونم چه جوریه که بعضیا مراعات نمی کنن؟! اصلا خودشون اذیت نمی شن؟مراقب خودت باش خانم گلی

سلام سوگل عزیزم. پس شما سرمایی هستی؟ دقیقاً پس برعکس همیم،‌که من بسیار گرمایی‌ام و از گرما گریزان.
اونا به قول معروف شامه‌شون پر شده حتماً از بوی خودشون. اما من سریعاً سر درد میگیرم... کاش بفهمنند.
شما هم مراقب خودت باش.مرسی که اومدی فدات شم...

آبجی لیلا سه‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:11 http://http://noghtekhan.blogfa.com/

سلاممممممممممممممممم
سلام اجو صبایی
خوبی اجو سپیدم می بینی از بس ندییمت قاط زدم
کجایی دختر
مردم از دلتنگی
ای الهخی فدایه اون غر دادنت بشم که 50 تومن کاسب شدی ان شالله خوشبخت و عاقبت بخیر بشن و بشید
هوم من تا حالا تبریز نرفتم ولی تعریفشو زیاد شنیدم
کلا نسبت به شهرایه این مدلی با اون اب و هوا احساس خوبه تازگی و جوونی دارم یه حسه قشنگ
الهی پیچانیده شد زن همسایه دیگه بهتر هیچ از ادمه فضول خوشم نمی اد
مخصوصا وقتی فقط یه طرفه باشه
موج منفی بود خواهری
ای الهی شانس داری به خدا با اون هواپیما
زبونت و گاز بگیر بعد من بی اجو س÷یدم چی کار می کردم دغ می کردم که
آقای داداش شوشو خوبن
سلام برسون خدمتشون ولی هیچ دامادی داماد خودمون نمی شه مگه نه ؟
بچه به این مودبی و درسخونی و مثبتی ؟؟؟؟
این که نمی دونست اسمش چیه چقد باحال بوده بابا
دستت درد نکنه خوب جوابشو دادی.
من نمی دونم چرا بعضیا متوجه نیستن
بابا اینجا خونه ماست
حرذیم خصوصیمون چرا به خودشون اجازه می دن واسه ادم تعیین تکلیف کننن .
می بوسمت گلی خانومی تا بعد

سلام لیلایی نازنینم. میدونی که مشغول تغییر دکوراسیون هستم و در کنارش مهمون داری.
بیا یه روز بریم تبریز جون آجی... خوش میگذره ها. این دو تا برادر رو هم میذاریمشون پیش هم باشن و ما خودمون 2 تا میریم... معلومه که هیشششششششششششششششش کی به پای آقامون نمیرسه :))
در مورد بعضی افراد که میان اینجوری کامنت میدن نمیدونم چی بگم. گاهی میگم با توجه به اعتقاد من به جامعه‌ی دموکراسی، هرکسی حق داره که نظرش رو بگه. اما خوب کسی نباید به کسی توهین کنه. میتونست این سوال رو مودبانه تر و تا اونجایی که برازنده‌ی خودش و شخصیتشون بود، بپرسه. علی ایها‌الحال، پاسخش رو گرفت...
میبوسمت عزیز دلم. زودی بیا و از امروز برام بگو که ببینم خوش گذشت یا نه.؟! دوستت دارم عزیز دلم... بووس بوسس خواهری خودم

Cc سه‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 15:36 http://http://bahamdarham.blogfa.com

سلام صبا جون رسیدن بخیر
وای عروسی دلم لک زده ، به جای ما هم رقصیدین ؟ امیدوارم همیشه شاد باشی و سفرهای شادی داشته باشی

سلام سی سی عزیز. اسم شما منو یاد یه خاطره جالب و شیرینی میاندازه که شاید یه روزی گفتمش.
مرسی عزیزم، که اومدی به خونه‌ی من. خوش آمدی.
به جای تموم بچه ها رقصیدم. پر انرژی و شاد.
شادی قرین راهتان....
بهتون سر کیزنم حتماً...

حمید سه‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 16:48 http://hshida.blogfa.com

سلام خواهرجان.خب بسلامتی خوش گذشته و باندازه کافی لذت بردید و خندیدید و رقصیدید و کیک خوردید و کاسب شدید که همه را بفال نیک می گیرم و با عنایت به اینکه سالی که نکوست از بهارش پیداست سالی سرشار از شادی برای شما خواهر مهربان و آریا خان عزیز آرزومندم.
بهرحال رایحه متنوع مسافران بوئینگ در توپولف و فوکر و ایرباس و ....هم شامه آزارست منتهی توپولف + تشویش و اضطراب سرو میشه...تبریز زیبا و دوست داشتنیم آخرین بار تابستان 7سال پیش در سفری خیلی دلچسب رفتیم که اتفاقن سفر پر برکتی بود و به آشنایی و عروسی پسر عموم با دختر مودب و مهربان و اصیل میزبانمان منجر شد.خوش و خرم باشید.

سلام حمید عزیز. مرسی، آره کیک هم خوردیم. چقدر دلم الان کیک خواست :(
ممنون ایشالله برای شما هم خوبی و شادی و البته کامیابی باشه.
پس شما هم به تبریز رفتین؟! چقدر خوب شد که این سفر با خاطره‌ای خوب همراه شد. ایشالله عروسی خودتون...
شاد باشی برادر خوبم .و مرسی که سر زدید...

رختخواب دوشـــیزگی سه‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 21:50 http://akasha.blogfa.com

خوشحالم که بهت خوش گذشته...

مرسی جیگرم. همیشه شاد باشی...

آبجی لیلا چهارشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 13:43 http://http://noghtekhan.blogfa.com/

سلام اجویی
کجایی تو دختر
هنوز مشغول مهمون داری هستی ؟
تغیریر دکوراسیو.ن وای قسمت مورد علاقه من در خونه تکونی
کلا از تنوع خوشم می اد
بیا دیگه کجایی
بوس بوس بوس خواهرییییییییییییییییی

سلام عزیز دل خواهری. خوبی؟ مهمونم همین الان رفت. زن دایی همسرم بود. اینقده با هم حرف زدیــــــــــــــــم که الان اصلاً رمق ندارم.
مرسی عزیزم که بهم سر میزنی. ایمیلم به دستت رسید لیلا جونم؟
قربونت برم که عین خودمی، عاشق تنوع و تغییر دکوراسیون.
میام پیشت حتماً. بووووووووس

سهره چهارشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 14:28

سلام عزیزم خوش اومدی گلم از این ک خوش گذشت و حال احوالی تازه کردی خوشحالم ..ایشالله باز جور شه سفرای با هم داشته باشید ..خوشیت و سلامتیت ارزومه نازنینم

سلام سهره‌ی گل و نازنینم. خوبی؟ ممنون. آدم وقتی میره مسافرت، دوست داره هی بره، هی بره :))
مرسی فدات شم. به مبینای نازنینم سلام من رو برسون.
میبوسم روی ماهتون رو از همین جا...

javad چهارشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 18:26 http://javad0alizadeh.blogfa.com

سلام خوبین؟
وب جالب و قشنگی دارین ممنون میشم یه سری به منم بزنین
منتظرتونم

افشین چهارشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 20:26 http://rooidadha.mihanblog.com

[گل] درود بر شما [گل]

روزت بهاری

امید که انچه می خواهی انجام شود

شاد باشی [گل]

خداوند نگهدار ایران و خلیج فارس باد .. [بدرود]

سوگل پنج‌شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:59 http://voroodmamnoe.persianblog.ir/

سلام به روز کردم خوشحال می شم حضور پر مهرتون رو در خانه پذیرا باشم[گل]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد