بو شناسی!

اگر خدا به حرفم گوش میداد،ازش قول می‌گرفتم که تابستونو از فصول سال حذفش کنه.. چی میشد که همیشه زمستون بود؟ گرما خیلی سست و بی حالم کرده و فکر میکنم باید زودتر کولر رو سرویسش کنیم. دلم هوای منطقه‌ی ییلاق رو کرده. چه لذتی...

خوب در پست پیش در مورد "بو" صحبت کردیم. اگر توجه کنین بیشتر این خانومها هستند که از بوی بد شاکی‌اند. استادی داشتیم که میگفت "حس بویایی در زنان خیلی بیشتر از مردان هست و این قوه، حتی به هفتاد برابر هم در دوران بارداری میرسد". میگفت به دلیل یه سری از ویژگیهای تکاملی، این حس در زنان افزایش پیدا کرده چرا که در دوران قبل از پیدایش انسان (البته اگر به داروین اعتقاد داشته باشیم که من دارم) این ماده‌ها بودند که جفت خودشون رو با استفاده از بو انتخاب میکردن. اگر موجود نری بوی بد میداد، این دلیل بر بیماریش بوده و جهت جفت‌گیری انتخاب نمیشده.

خوب در طول تکامل این حس پیشرفت کرده و به ما انسانها رسیده. زنان در دوران بارداری، به بو خیلی حساس میشن و این باعث ایجاد حالت تهوع میشه در اونها. حتی اینکه بوی نوزادشون رو بعد از تولد میتونن حس کنند.

نمیدونم اما این حس در من که خیلی قوی هست چه برسه زمانی که قراره باردار هم بشم به کوچکترین بو واکنش نشون میدم. این باعث میشه که وقتی میرم بیرون، نمیتونم بوی سیگار یا عرق رو تحمل کنم و به شدت حالت تهوع بهم دست میده. خدا رو شکر که آریا تمیزه، واِلّا بیچاره می‌شدم. با این حساسیت بیش  از حدم خیلی حواسم به پیراهناش هست که کوچکترین بوی عرقی نده. الان هم که با اومدن انواع وسایل بهداشتی مثل پمادها یا یه سری از مامها، زیاد آدم بوی عرق نمیگیره.

بعضی از آقایون نسبت به بهداشت خودشون خیلی بی‌توجهند که صد البته در خانومها هم این حالت دیده میشه. یک بار توی ماشین نشسته بودم خانومی با کلی بزک ودوزک اومد کنارم نشست. بوی تند عرقش حالم رو داشت بهم میزد،بوی عرقی که با کلی ادکلن مزخرف بد بو سعی در پوشوندنش داشت و  اونم منی که اون روز حالم زیاد خوش نبود و مدام حالت تهوع داشتم (بذارین به حساب "دورانی"که خانومها در آن بسر میبرن). دیگه عصبی شده بودم و از راننده خواستم که نگه داره، خواستم پیاده شم و دلم میخواست اون زن رو خفه کنم. موقع پیاده شدن به آرومی بهش گفتم  حمام هم بد چیزی نیستا عزیز من... و در رو محکم بستم.

بماند که بعدش چقدر حالم بد شده بود و کلی به خانومه لعنت میفرستادم.

میگم شما خانومی که این‌همه به آرایشت میرسی، خوب سعی کن یه کم هم وقت بذاری واسه بهداشتت... یا شما آقایی که از بیرون میای، بخدا به هیچ جا بر نمیخوره که بری یه دوش بگیری یا اگر هم نمیگیری، پاهاتو خوب بشوری و پیراهنت رو عوض کنی.

یادمه خواستگاری داشتم که به اسم مسعود. پسر خوبی بود و استاد دانشگاه بود و از لحاظ مالی خیلی بالا بود. وقتی نشست کنارم بوی عرقش داشت دیوونه‌ام میکرد. البته معلوم بود که بوی عرق کهنه‌ای بود که مربوط به چند روز میشد. اینقدر خورد توی ذوقم. به همین خاطر رد کردم.

بعضی از آقایون هستن که تغییر پذیرند، یعنی اگر بخوای در مورد اصولی بهداشتی و اجتماعی، توصیه‌ای بهشون کنی، به راحتی قبول میکنند. اما بعضی از افراد این جور نیستن و زنشون خودش رو میکشه که همسرانشون تمیز و مرتب باشن اما حاضر به قبول نیستن که هیچ تازه بادی هم به غبغبشون می‌اندازن که "همینی که هست، مرده و بوی عرقش... اوغ نخواستیم بابا

خوب ببخشید که با این پست خوشبو وقتتون رو گرفتم. میخوام برم پای سیب درست کنم که آقاهه تا یک ساعت دیگه پیداش میشه.

پ.ن1: نمیدونم تا جمعه‌ی هفته‌ی بعد که جوابای کنکور میاد چی جوری  تحمل کنم. انگاری زمان کش میاد و همراه باهاش قلبم میخواد بیاد تو دهنم.

پ.ن2: وای خدا چرا اینقدر تابستون زود شروع شد .. خدا جون تو هم با این کارات


نظرات 21 + ارسال نظر
لینک باکس شهر پنج‌شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 17:46 http://www.box.box30t.ir

:::::::::::::: لینک باکس شهر :::::::::::::
سلام دوست من
لینک باکس شهر افتخار دارد لینک وبلاگ یا وبسایت شما را ثبت نماید تا درصدها سایت و وبلاگ مختلف به نمایش درآید و رتبه سایت شما در موتور های جستجو افزایش یابد .
مراحل ثبت لینک شما در لینک باکس :
1- ابتدا کد لینک باکس را در قالب سایت یا وبلاگ خود قرار دهید .
2- عنوان لینک را به همراه آدرس وبسایت یا وبلاگ خود از طریق فرم زیر لینک باکس ارسال کنید .
با تشکر

آفرینش پنج‌شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 22:54

سلام خانم گل (بوس بوسی)

جالبه که من کور بو هستم نسبتا اما بوی گند عرق و بوی بد دهان رو به شدت حس می کنم و باعث تعجب همه میشم چون اصولا کور بو هستم !

وای توی دانشگاه هم چندتا از این آقایون هستن که بوی تنشون حال آدم رو به هم میزنه یه بار بلند گفتم مام هم خوب اختراعیه هستا ! لازمه واسه بعضیا کلاس آموزش طرز استفاده از مام و اسپری و ادکلن بذارن !

چند وقت پیش تلویزیون برنامه ای داشت و توی برنامه میگفت که اونایی که بدبین هستن هورمونی در بدنشون ترشح میشه که باعث بوی بد عرق میشه !

سلام عزیز دلم. خوبی؟ بهتر شدی؟
جالبه، خیلی جالبه که میتونی اون بوهایی رو که نباید حس کنی رو حس میکنی :))
به نظر من هم باید فرهنگ سازی بشه. که متاسفانه خیلی از افراد حاضر نیستن که قبول کنند. خودم افرادی رو دیدم که بعد از اینکه میرن حموم، با اعتماد به نفس زیاد دوباره همون لباس کثیفشون رو میپوشن..
من نمیدونستم که آدمای بدبین اینجورین. باحال بود. مرسی آفرینش گلم.
مرسی که سر زدی...

عرفان پنج‌شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 23:39

سلام
خسته نباشید
مطالب بجا و خوبی را عنوان کردید .
افرادی هستند که در این خصوص اصلا رعایت نمیکنند حالا وای اگر انها از ادمهایی باشند که بهشون هم احتیاج هست مثلا ارایشگر مردها قطعا انی که میخواد اصلاح بشه برای مدت زمانی باید زیر شدیدترین شکنجه قرار بگیره و...
در هرحال ارزوی توفیق براتون دارم
مواظب خودتون باشید

سلام دوست عزیز. راستش خوب موردی رو عنوان کردید، آقاهه هم اکثر اوقات از این آرایشگرا میناله :)) پس مشکل همگانیه :))
مرسی برادر عزیزم که سر زدید.
آخر هفته‌ی خوبی داشته باشید...

باران جمعه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:58 http://www.bojd.blogfa.com

سلام
من در این مورد موافق نیستم !
آخه تابستون هم قشنگی خودشو داره
شما باید به آقا آریا ( وای که چقد من این اسمودوست دارم منو یاد آهنگ آریای سوزان روشن می اندازه ) میگفتید زودتر کولرو سرویس میکرد من چند روز پیش اینکارو کردم.
در مورد نظافت هم حق با شماست .
خصوصا تو اتوبوس و مترو این قضیه اصلاً قابل تحمل نیست .
همکاری که میز بغل دستی منه هم این قضیه رو رعایت نمیکنه و منهم همیشه فراری ازش و روم هم نمیشه بهش بگم آقای مهندس این بوی عرقت کشت منو

سلام دوست عزیزم. نه نه تابستون قشنگ نیسسسسسسسسسسست :(( خوب راستش من با توی خونه موندن مشکلی ندارم تابستونا. کی بدش میاد زیر باد کولر بمونه. اما میدونم شما هم خوشت نمیاد، مجبور باشی تو چله‌ی تابستون مانتو بپوشی و روسری یا مقنعه سرتون کنی و تازه زیر گلوتون هم عرق‌سوز بشه. کاش منم میتونستم با آستین کوتاه و بدون روسری تابستونا بیام بیرون. کاششششششششششش... [آیکون مو کشون و مویه کنون]
جداً اسم آریا رو دوست دارین؟ منم خیلی اون اهنگ سوزان رو دوست دارم.
راستی همسر من هم مشکل مشابه شما رو داره و خیلی عذاب میکشه. الان کار به جایی رسیده که سعی میکنه کمتر بره سمتش و بخواد باهاش صحبت کنه. نمیدونم بعضی ها چرا رعایت نمیکنند، تازه تحصیل کرده‌هم هست طرف.
ای هی....
مرسی برادر عزیزم که سر زدید. همیشه شاد و پایدار باشین...

پریا شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:38 http://Missparia.blogfa.com

سلام سپیده
خوبی نانازم ؟؟
آی گفتی دوستم ؛ منم متنفرم از بوی عرق ، شدیداً به این بو حساسیت دارم ... ازبوی سیگار بدم نمیاد ..
پستت عالی بود
ممنونم که منو هم به جمع دوستات راه دادی

سلام پریای نازنینم. خوبی؟ شما دوست عزیز من هستی، باعث افتخارمه عزیز دلم.
خوب این خیلی خوبه که از بوی سیگار بدت نمیاد، کمتر اذیت میشی. مرسی گلم که سر زدی، یه دنیا خوشحالم کردی...
بوس بوسی

آبجی شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:19 http://http://noghtekhan.blogfa.com/

سلام اجویی کم پیدایه من
می دونی چند وقته نیومدی و احوالی ازم نمی گیری
دوستم نداری دیگه ؟
قهری باهام
با یه حالت ناز نازی نی نی گولولویی این کلمات و بخون خواهری
اقا داداش خوبن
سلام برسون خدمتشون
واییییییییی
واییییی
وای
ای گفتی
ای گفتی
بوبوبوبو وای وقتی تابستون می شه من از دو چیز عزا می گیرم یکی مارمولکا که با گرم شدن هوا سرو کلشون پیدا می شه یکی هم همین بو
خدایه من
گاهی تو اداره تصمصم می گیرم از دسته این اقایون ماسک بزنم ولی روم نمی شه
گاهیم می گم دل و بزن به دریاهو بهشون بگو
ولی روم نمی شه
وای خواهری یه مدت عادت کرده بودن با غذاشون پیاز می خوردن تو اداره
من اون موقع ها می رفتم فقط سرمو می زدم به دیوار
اینقد که نفس نگشیده بودم که گاهی کبود می شدم ........
ای الهی دورت بگردم شهرامم به من می گه
حتی من نسبت به خانومایه دیگه بیشتر حساسم نسبت به بو منظورم خانومایه دوربرمه
نمی تونم اصلا بویه بد از هر سنخی رو تحمل کنم.
علاوه بر اینکه دوست ندارم کسی بویه بد بده دوست دارم بویه خوبم بده
یعنی گاهی خواهرم می گه اینقد ÷ول بابته عطر و ادکلن نداده تو که تمیزی ولی من همیشه می گم علاوه بر اینکه ادم نباید بویه بد بده تازه باید بویه خوبم بده
خیلی تو روابط اجتماعی بویه خوب مهمه
نسبت به خودمم همینجوریم
تا از اداره می ام اچجازه نمی دم شهرام نزدیکم بشه اول یه دوش یا لااقل عوض مردن لباس و دست و صورت شستن پا بعد .......
هی خواهری
چرا گ
فتی
حالا منم تا هفته بعد همش می امو رو مخت راه می رم که جواب چی شد
نمی دونی واسم خیلی مهمه مخصوصا از اون موقعی که جاریت پزشک شد
ای خدا
ای خدا جون تو نو خودت اجومو کمک کن
هفته دیگه منتظر شیرینی هستیماااااااااااااااااا

پریا شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 15:47 http://missparia.blogfa.com

بـــــــــــــــــــــــــــوس

من هم بــــــــــــــــــــــــــــــوس به خواهری ناز و خوشتیپ خودم....

حمید شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 22:11 http://hshida.blogfa.com

سلام. در رابطه با موضوع مطروحه پست حاضر سرکار باید عرض کنم صرفنظر از جنسیت رعایت بهداشت بخصوص در فصل گرما امری ضروری و لازم و ضامن سلامتی است.این مهم در مناطق گرمسیر از اولویت بیشتری برخوردارست.حالا اگه اطرافیان بدلیل تعارف و رودربایستی عذاب بوی بد را تحمل نمایند و بروی خودشون نیارن خود طرف باید نظافت و بهداشت فردی رو رعایت کنه و
به حقوق دیگران احترام بذاره..پیامبر گرامی اسلام(ص) سهم عمده ای از درآمدش رو صرف عطر میکرد و به بوی خوش شهره بود به نحوی که میشد مسیرش را از بوی خوش عطرش تشخیص داد.نه تنها عطر که مسواک مرتب وشستن دست و سر و صورت و بدن و ...از اولین اصول بهداشتی است. احساس خوبی ندارم وقتی می بینم سرور ارجمندی چون شما از سر ناچاری باید ابتدایی ترین موارد و موضوعات را تذکر دهد و رعایت بهداشت هنوز که هنوز است برای مردمی با این سطح از دانش و تمدن که باید الگوی دنیا باشیم موضوعی لاینحل است.

سلام دوست عزیزم. بحث جالب و مفصلی کردید. ممنونم. متاسفانه به دلیل رعایت نکرن بهداشت، هم خودشان خیلی زود مریض میشن و علاوه بر اینکه دیر خوب میشن، بیماری رو به افراد دیگه هم انتقال میدن.
به قول شما من هم احساس خوبی ندارم که بعضی از افراد هنوز به این یصول بهداشتی واقف نیستند.
مرسی که اومدید و سر زدید....

آبجی یکشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 15:03 http://noghtekhan.blogfa.com

وهومممممممممم
وای سلام اجویی
خوبی عزیزم
ای الهی دورت بگردم خوبی خواهری
عزیزه دلم تو که دختر به این زرنگی هستی که تو 4-5 سالگی خودت اونم خوده خودت اونجوری مودب می نستی جلو. اون خانوم معلمهو درساشو گوش می دادی وای هنوز از این کارت خندم می گیره
ای الهی قربونه اجو زرنگ بشم
مطمئنن قبول می شی اونم تهران اصلا نگران نباش من مطمدنم
تو این یه هفته هم سره خودت شلوغ کن تا زود بگذره
الهی می دونستم که باید خونه یکی از اقوام نزدیک باشه چون یه قاب عکسم از اجو گلم رو میز بود
با اون اون موهایه مش کرده نازش
هیی چی بگم از ایمن داستان بو
والله من موندم زناشون چه جوری اینارو تحمل می کنن
به خدا یکیشون با اینکه سن و سالشم خیلی بالا بود
وای اونکه داغونتر از همه بود گاهی واقعا اوق می زدم از دستشوو کابوسم بود
گفتم زن می گیره درست می شه و نشد
وای خدایه الان 2 ماه عروسی کرده من موندم چه جوری زنش تو خونه راش
می ده
لباسا کثیف چروک
بویه بد
وای دوباره حالم بد شد
فک کن دیروز رئیس ادارمون اومده بود بهد رو یقه کتش اه اه اه پره شوره سر
واینگم بهتره
البته بعضیاشونم مثل اون اقاهه که خوشگلا باید برقصن دسته پسرایه 18 ساله رو از تی÷و خوش لباسی از پشت بستن
ولی خوب من واقعا گاهی به ماسک و احتیاج دارم
ای الهیییییییییییی
[این قسمت از کامنت خصوصی بود و حذف شد]
دیروز با نسیبه دوستم صحبت می کردم حرف کانادا رفتن و می زد
خیلی دلم گرفت
بغض کردمو باز چشمام اشکی شد خیلی دوسش دارم تمامه 4 سال خابگاهو این 2-3 سال بعد از دانشگاه بهترین بودیم واسه هم
واسم جالبیش به این بود که بیشتر واسه غریبی خودش دلم می سوخت
می دونم اخلاقش چه جوریه
دوست ندارم اصلا ناراحتیشو ببینمو اونجا خودش و تنها فرض کنه

دختر بیچاره یکشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 20:46 http://havooo.blogfa.com

اصلانم زمستون خوب نیست سرده بعدشم هوا که هنوز اونقد گرم نشده که آدمو له کنه
در مورد بوی گند هم منم همین نظرو دارم بعضی آدما نمیدونم چه جوری با خودشون فکر میکنن که به جای حموم رفتن از عطر و ادکلن استفاده میکنن تازه به نظر من اگه یکی فقط بوی عرق بده قابل تحمل تره تا اینکه بخواد بوی ادکلن هم باهاش مخلوط بشه (اسمایلی یه آدمی که داره از حاله بدی این حرفا میمیره ) یه دفعه یه جایی خوندم که یکی از پادشاه های فرانسه یادم نیست کی بود هر 4 سال یه بار میرفت حموم بعد برای اینکه بوی بد نده عطر میزده

ای الهی :) باشه زمستون بده خوب؟ اما تابستون بدتره :)) شوخی کردم . من آخه خیلی گرمایی‌ام و عاشق هوای سردم. باورت میشه خیلی وقته که بلوز کاموایی نپوشیدم؟
آی گفتی، عطر و عرق به صورت مخلوط باهم بدترین بوی دنیاست.
در مورد فرانسوی ها هم درست شنیدی، برای همینه که اونا عطراشون معروفه خیلی.
مرسی عزیز دلم که سر زدی و کلی خوشحالم کردی. سر میزنم بهت حتماً.

فرفر دوشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 13:10

سلام خانمی

مرسی عزیزم که میای و میخونیم...

روی دوستی حساب نکردم اما ...

اوهوم. واقعا جمعه ها بدم میاد برم بیرون. شاید اگر تهران یا هرجای دیگه بودم خوشم میومد . اما شیراز جمعه ها شبیه شهر اموات میشه ! فقط دوتا مرکز خریده بزرگه بازه که منم دوست ندارم برم اونورا ... واسه خیابون گز کردن اصلا جمعه ها خوب نیستن .. آدم دلش میگیره !

می بوسمت

سلام فر فر خانوم. خوبی؟ اینجا بجاش جمعه‌ها شلوغ میشه و پاساژها باز هستند. پس به خاطر همین بود؟ خوب پس حق داری که دلتم بگیره عزیزم.
ایشالله هیچ وقت دلگرفته نباشی دوست خوبم و همیشه خنده رو به لب داشته باشی.
میبوسمت...

سهره دوشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 16:00

سلام عزیز دلم حالت چطوره واییییی ک امان از گرما..من بچه ی بهارم اما از گرما متنفرم و عاشق فصل سرمام ..چون الودگی کمتره البته برا عده ای ک مرتبن و ب بهداشت اهمییت میدن فصل سرما فرقی نداره خیلی چیزا رو دلم میخواد بگم اما فایده ای نداره فقط حرف میشه اما کاش میشد عملی شن.. هر کسی خودش باید بدونه ک باید ب بهداشتتش اهمیت بده مخصوصا توو فصل گرما.عزیزم ایشالله ک دیدارها تازه شه و خواهر عزیزت رو ببینی درک کردنی این موضوع فدات شم..میبوسم خواهر زیبا و پاکم رو..مرسی از لطفی ک ب ما داری..امیدوارم تابستون با گرماش بسلامتی بگذره و خاطرهای خوشی باقی بذاره..دوستت دارم

سلام سهره‌ی نازنیم. وای بالاخره یکی منو درک کرد. بعضی از افراد سرمایی هستند و عاشق گرمان. یادمه از بس که از درون آتیش میشدم، توی خوابگاه با اینکه کولر داشتیم اما همه‌اش یه تشت آب یخ کنار تختم بود و مدام پامو میذاشتم داخلش تا خنک شم :‌)) ...
به قول شما هرکسی باید خودش بدونه و بفهمه که به بهداشتش اهمیت بده که متاسفانه خیلی ‌ها این حق رو نه تنها از خودشون بلکه از اطرافیان خودشون هم میگیرن.
ممنون از دعای خیرت. ایشالله خواهر گل و مهربونم. مبینای نازنین رو از جانب من ببوس. مراقب خودت باش. مرسی هم که بهم سر زدی. خوشحالم کردی... :‌*

آمنتیس دوشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 16:11

سلام عزیزم خوشحالم که عروسی بهت خوش گذشته نگفتی کدوم دختر خالت بود ؟عزیزم من هیچ ایمیلی ازت دریافت نکردم اسپمتم نکردم ولی نمی دونم چرا نمیاد.

سلام عزیز دلم. مرسی. آنیتا بود. اون خوشگله، یادته؟
واقعاً ایمیلم رو دریافت نکردی؟ دوباره بهت ایمیل میدم اما این دفعه از یه ایمیل دیگه‌ام. ببینیم این دفعه میرسه به دستت یا نه، بهم خبر بده خوب؟
سالار رو ببوس. مراقب خودتم باش (راستی معصومه میخواد بیاد پیشم، جات خالی) بوووس بوووس

دختر بیچاره سه‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:18 http://havooo.blogfa.com

سلام
میدونی منم خیلی گرمایی هستم و به قول شما که میگی لباس کاموایی نپوشیدی من اصلا لباس کاموایی ندارم (چون نمیتونم بپوشم هیچ وقت هم نمیخرم) بعد زمستون (البته پاییز بیشتر)چون سینوزیت دارم و طاقت لباس گرم پوشیدن هم ندارم از اول تا آخرش هی سرماخوردگی و تبهای طولانی میگیرم ولی توی تابستون کمتر مریض میشم برا همین تابستون بهتره

اوووووووه آخییییییییییییییی... پس به همین خاطر!! ای الهی.. باشه من حرفم رو پس میگیرم. وقعاً خیلی سخته که سینوزیت. تمام مغز آدم درد میگیره.
امیدوارم هیچ وقت مریض نشی عزیزم.
مرسی که سر میزنی...

lمامان گلپونه سه‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:28 http://zanmardkoodak.blogfa.com

سلام
یعنی از دل ما گفتی.چند تا از ایت همکارای منهستن که بعد از رفتنشون از اتاقم من باید برم زیر اکسیژن!

طفلکی شما مامان گلپونه از دست همکار شانس نیاوردی. پس با آجی لیلا هم دردی....
مرسی که سر زدی عزیز دلم. شاد باشی...

عرفان از شیراز سه‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:13

سلام
خسته نباشید
چشم انتظارم

سلام، سلامت باشید دوست عزیز.
چشم. حتماً. انشالله به زودی....

آمنتیس سه‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 14:34

سلام آهان حالا شناختم قیافش یه کم یادمه راستی مگه مصی نرفته هندوستان؟ خوش بگذره جای منم خالی کنین .

سلام آمنتیس جونم. خوبی؟
نه مصی نرفته، میخواد بره البته. یه یک ماهی رو میخواد بره کلاس زبان، برای همین اومده تهران. اگه بگم چی جوری سر به سرش گذاشتیم منو سمیه، از خنده میترکی. البته هنوز هم نفهمیده. وای خدا چه قدر این دختر دوستداشتنیه. حالا بهت ایمیل میدم و میگم که قضیه چی بوده.
سلام برسون، مرسی که سر میزنی...
میبوسمت....

سیما سه‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 17:48 http://alamatetaajob.blogfa.com

صبا جون...نگو که درد منو گفتی.من از بوی بد دهان گریزونم و از بخت بد بیشتر همکلاسی هام این طوری هستن! به خدا گریه م می گیره.بعضی وقتا فکر می کنم چی میشه اینا صبح که بلند میشن حداقل یه لقمه نون بذارن دهنشون که دهنشون بوی گند اول صبح رو نداشته باشه؟ بعد قسمت جالبش اینه که می خوان مثلا یه حرف محرمانه هم بهت بزنن.سرشون رو میارن جلوی جلو که کسی نشنوه
من که بی رو درواسی سرم رو برمی گردونم..بذار فکر کنن من بی ادب و بی نزاکت.بهتر از اینه که تا چند دقیقه بوی جوی مولیان تو بینیم باشه!

آی گفتی در مورد این سری و خصوصی حرف زدنها :)) واقعاً؟ اما من اینقدر توی خجالت گیر میکنم که تا آخر بوی جوی مولیان رو تحمل میکنم. خیلی خوبه که رودرباسی نداری. آریا هم همینطوره، اصلاً رو در باسی نداره. راستی پیغام خصوصیم بهت رسید؟
ممنون از پیشنهاد خواهر گلم. مراقب خودت باش...

حمید سه‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 17:52 http://hshida.blogfa.com

اگر چه دوست به چیزی نمی خرد ما را
بعالمی نفروشیم مویی از سر دوست.
ایشااله که همیشه ایام بکامت باشه . بخصوص آرزومندم آخر هفته جاری که نتایج ارشد اعلام میشه خبر خوشی که مدتهاست لذت انتظار و شدت شوق دریافت خبر مسرت بخش قبولی هوش و حواس از سر مبارک پرانده و مخلصین و ارادتمندان را از یادت برده است قرین شادی و نشاط باشد.منتظر آفرینش دلچسپ و شیوای قلم زیبا آفرینت هستیم.

:)) سلام حمید عزیز. من واقعاً عذر میخوام و خالصانه از شما پوزش می‌طلبم. شما درست حدس زدید. خیلی بی قرارم. حتی جواب کامنتها رو دیر به دیر میدم. خیلی کم سر میزنم به دوستان. شرمنده. امیدوارم که این آخر هفته‌ای که بهم گفتین به همین خوشی باشه، یعنی خیلی امیدوارم...
ممنون دوست عزیزم که به یاد من بودید. پایدار باشید...

علیرضا سه‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 18:29 http://morghehava.blogfa.com

سلام صبا جان
خواهشن با خدا در مورد برداشتن فصل تابستون صحبت نکن. من عاشق این فصلم. دیوانه وار عاشق گرمای تابستون هستم. مخصوصا شبای تابستون و کوزه آب بالای سر و صدای جیرجیرکهای درختی و غورباغه ها و همه چیزایی که تو کتاب یا چهارم یا پنجم دبستانم بود.
در ضمن بعضی از انسانهایی که دیر به دیر حموم میرن و بو میدن مشکل دارن.
البته این مشکل روانی و روحیه. چون آدم سالم کاری نمیکنه که دیگران منزجر بشن.
من با اینکه عاشق هوای گرم تابستونم ولی روزی دو بار میرم حموم. اونم آب یخ.
بعد اینیم که گفتی درسته. متاسفانه اکثر آقایون هستن که بهداشت رو رعایت نمیکنن و جای تاسف داره.

سلام دوست عزیزم،علیرضا جان. :)) میدونستم که همینون میگی در مورد تابستون :)) باشه. باشه. اما میتونم از خدا بخوام که گرمای تابستونو یه خورده کمترش کنه، یا شایدم یه قدرت و تحملی به من بده،که بتونم گرما رو تحمل کنم. باور کنید گاهی اوقات آریا اینقدر دلش به حالم میسوزه، چون میبینه که دارم آتیش میگیرم :))
من هم با اون مشکل روانیه موافقم.
پس بالاخره یکی پیدا شد مثل من خوره‌ی حموم رو داشته باشه، اونم با آب یخ :)
ببخش دوست عزیزم که حضورم کمرنگ شده و کمتر بهتون سر میزنم. ایشالله به زودی میام پیشتون...
سلامت و شاداب باشید....

بابای آرتاخان چهارشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:52 http://artakhan.blogfa.com

سلام .
رئیسی داشتیم که اصلا بو رو حس نمی کرد . یعنی هر بوی خوب و یاد بدی در محیط اطرافش بود حس نمی کرد . خودش می گفت از وقنی که بینی ش رو عمل کرده اینطوری شده . همیشه ناراحت بود که اگه یه روزی گاز نشت کنه متوجه نمی شه و ممکنه خطری براش ایجاد شه .
حالا شما اینطوری می گی . خداییش خیلی سخته چون معمولا بویهایی که در محیط اطرافمون هستن مثل افرادی که در اطرافمون می بینیم بد هستن !!! به همین خاطره که احساس کردن یک بوی خوب علاوه بر خوب بودنش جالب هم هست چون کمتر باهاش مواجه شدیم . شما هم تو محیط عمومی از ماسک استفاده کن . . . فکر کنم یه کمی بهت کمک می کنه .
راستی اینو تازه یادم اومد که تو دوران دبیرستان دبیر شیمی مون همیشه یه روپوش سفید می پوشید . یه دونه ازاین روپوش آزمایشگاهی ها که . . . زیر بغلش چرک سبز خشکیده بود و کل سال تحصیلی اون رو می پوشید . . . و عادتش هم این بود که با اون قد کوتاه بالای تخته چیز می نوشت و بعد دائم دستشرو بالا می برد و به نوشته ها اشاره می کرد و زیربغلش رو به اکران عمومی در می آورد .
بنابراین ما شانس آوردیم که زیاد بو رو حس نمی کنیم !!!

سلام بابای آرتا خان احوال شما؟! خوب دارم فکر میکنم که من اگر جای اون آقای رییستون بودم، حتماً دیوونه میشدم. چون من عادت دارم همه چیو بو کنم، مثلاً لباس تازه، دفتر تازه، هر چیز تازه‌ای که میخرم، چون واقعاً این کار برام لذت بخشه. از همه مهمتر نمیتونی بوی گل رو هم بفهمی. طفلکی ایشون.
عجب دبیر شیمی داشتینا :)) من فکر میکنم بچه‌ها به جای نگاه کردن به تخته سیاه مدام حواسشون پرت زیر بغل معلمشون میشد :)) اییییییییییی.. چندش.... بله فکر میکنم شانس با شما یار بوده...
بهتون سر میزنم حتماً... مرسی که اومدید....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد